موضوعات: حدیث, نماز
   شنبه 5 اسفند 1396نظر دهید »

?برگرفته از کتاب پرسش‏های مهم پاسخ‏های كوتاه استاد قرائتی
Howzehir@

   جمعه 4 اسفند 1396نظر دهید »


موضوعات: حدیث, نماز
   جمعه 4 اسفند 1396نظر دهید »


موضوعات: حدیث, نماز
   پنجشنبه 3 اسفند 1396نظر دهید »

پیامبر اکرم صلی الله علیه واله

?هرگاه خداوند براى خانواده اى خیر بخواهد

◽️آنان را در دین دانا مى کند، 

◽️کوچک ترها بزرگ ترهایشان را احترام مى نمایند، 

◽️میانه روی در مخارج و…

 

Howzehir@


موضوعات: حدیث, خانواده
   چهارشنبه 2 اسفند 1396نظر دهید »


موضوعات: حدیث, نماز
   سه شنبه 1 اسفند 1396نظر دهید »

مرثیه ای در وصف حال امیرالمومنین علی علیه السلام که برای اولین بار در شب شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و هنگام غسل متوجه صورت سیلی خورده و پهلوی شکسته خانم فاطمه سلام الله علیها می شوند:

بلبلِ داغ نشین، رفت بَرِ همسرِ خود رفت تا مرحله ى غسلِ گلِ پرپرِ خود بنِشانَد به دو بالِ ملك الموت، گُلی، که رسولش لقبش داد به او مادرِ خود رفت پاک تر از پاک ترین ها شویَد در شبَش آب زنَد بر گلِ نیلوفرِ خود آنطرف زینب کبری، حسنین، غرق در اشک، بیقرار از غمِ هجرِ فاطمه، مادرِ خود و علی بود که فرمود نشاید که چنین، گریه بر زنده ترین قدسیه ی در برِ خود تا حجاب از رخِ زهرا بگشود گریه سر داد سرِ همسرِ خود  كه علی، صورتِ سیلی زده ی فاطمه دید آن کبودی كه نهان كرد برِ همسر ِخود  پرده از پهلوی بشکسته برافتاد و علی بعدِ پرواز گشود رازِ گلِ اطهرِ خود مخفی از دیده ی حیدر شده دردِ فاطمه تا که اثبات کند عاشقیِ محشرِ خود

?تقدیم به ساحت مقدس آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 

  roshangarii @

   دوشنبه 30 بهمن 1396نظر دهید »

​ این آخوندام ما رو ول نمی کنند…?? ‌‌‌

یکی از اساتید ریاضی دانشگاه تهران نقل می‌کرد: ‌‌‌ قرار بود جمع منتخبی از اساتید و نخبگان ریاضی برای شرکت در کنفرانسی بین المللی به یکی از کشور های غربی برن.? ‌‌‌

وقتی سوار هواپیما شدم دیدم یه روحانی تو هواپیماست.?? ‌‌‌‌

به خودم گفتم بفرما؛ اینا سفر خارجی هم ما رو ول نمیکنن.? ‌‌‌‌

رفتم پیشش نشستم بهش گفتم:حاج آقا اشتباه سوار شدید…مکه نمیره?? ‌‌‌

گفت: میدونم ‌‌‌‌ گفتم: حاجی قراره ما بریم کنفرانس علمی؛ شما اشتباهی نیاین? ‌‌‌‌

گفت: میدونم ‌‌‌ دیدم کم نمیاره? ‌‌‌

جدیدترین و پیچیده ترین مساله ریاضیمو که قرار بود تو کنفرانس مطرح کنم داخل برگه نوشتم دادم بهش، گفتم شما که داری میای کنفرانس بین المللی ریاضی اونم تو یه کشور خارجی حتما باید ریاضی بلد باشید. اگر ریاضی بلدید این سوال رو حل کنید ، برگه رو بهش دادم و خوابیدم.??

‌‌‌ از خواب که بیدار شدم دیدم داره یه چیزایی تو برگه مینویسه.? ‌‌‌‌

گفتم: حاجی عجله نکن اگه بعدا هم حلش کردی من دکتر فلانی هستم از دانشگاه تهران. جوابشو بیار اونجا بده.? ‌‌‌‌

دوباره خوابیدم.?

بیدار که شدم دیگه نمی نوشت، گفتم چی شد؟? ‌‌‌‌ ?

برگه رو بهم داد و گفت:  سوالت چهار راه حل داشت سه راه حل نوشتم و اون راهی هم که ننوشتم بلد بودی.? ‌‌‌‌

شوکه شده بودم??

ادامه داد: این هم مساله منه اگر تونستی حلش کنی من حسن زاده آملی هستم از قم………? ‌‌‌‌‌

بعدها فهمیدم که به ایشون لقب ذوالفنون را دادند و ایشان در تمامی علوم صاحب نظر بود.? ‌‌‌‌‌

تا جایی که دورانی که پا تو سن نذاشته بود در هفته روزی یکبار عده ای از پروفسور های فرانسه و سایر کشور های اروپایی برای کسب علم و ریاضی و نجوم خدمت ایشان میرسیدند.? ‌‌‌‌‌

حالا نظر این عالم بزرگ درباره رهبر معظم انقلاب امام خامنه‌ای مدظله العالی: ‌ “گوش‌تان به دهان رهبر باشد. چون ایشان گوششان به دهان حجت‌بن‌الحسن(عج) است."? ‌‌‌‌

این جملات وقتی بیش‌تر معنا پیدا می‌کند که بدانیم صاحب تفسیر المیزان، علامه عارف آیت‌الله طباطبایی درباره شاگردش علامه حسن‌زاده فرموده‌اند: حسن‌زاده را کسی نشناخت جز امام زمان(عج).❤️ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌

 

?? [ ??➯ sapp.ir/khatib ] ??


موضوعات: سخنان ناب
   دوشنبه 30 بهمن 1396نظر دهید »


موضوعات: حدیث, نماز
   یکشنبه 29 بهمن 1396نظر دهید »


موضوعات: حدیث, نماز
   شنبه 28 بهمن 1396نظر دهید »


موضوعات: حدیث, نماز
   سه شنبه 24 بهمن 1396نظر دهید »

کلیدواژه ها: امام صادق(ع), حدیث, نماز

موضوعات: حدیث, نماز
   یکشنبه 22 بهمن 1396نظر دهید »

کلیدواژه ها: امام علی(ع), حدیث, نماز

موضوعات: حدیث, نماز
   شنبه 21 بهمن 1396نظر دهید »

⛅️با سرمایه‌ی ایمان، جزو یاران امام زمان(عج) بشویم.

Khamenei_ir@

   جمعه 20 بهمن 1396نظر دهید »


موضوعات: حدیث, نماز
   پنجشنبه 19 بهمن 1396نظر دهید »

 

امام على عليه السلام:  «ذا خِفْتَ صُعوبَةَ أمْرٍ فاصْعُبْ لَهُ يَذِلَّ لكَ  هرگاه از سختى كارى ترسيدى در برابر آن سرسختى نشان ده، رامت مى شود.»

غرر الحكم حدیث 4108 ┄

┅═══✼???✼═══┅┄

Howzehir@

کلیدواژه ها: امام علی(ع), حدیث, سختی

موضوعات: حدیث
   دوشنبه 16 بهمن 1396نظر دهید »

? عنوان بصری می گوید ، گفتم یااباعبدالله! مرا سفارش و توصیه ای کن. فرمود تو را به نه چیز سفارش می کنم که آنها توصیه من به تمامی آرزومندان راه خداوند است و از پروردگار می خواهم که تو را در انجام آنها موفق نماید. سه مورد ان در مورد تربیت و تادیب نفس است ، و سه مورد درباره صبر و بردباری و سه مورد آخر در رابطه با علم و دانش است. بر تو باد که این سفارشات را حفظ نمایی و در انجام آنها کوتاهی نکنی. عنوان گوید قلبم را برای گفته هایش خالی نمودم ، آنگاه حضرت فرمودند:

❤️ اما آنچه در مورد تربیت نفس است:

? مبادا چیزی را بخوری که بدان اشتهاء نداری که این کار ، حماقت و ابلهی را به همراه دارد.

? غذا مخور مگر انگاه که گرسنه شوی.

? چون خواستی که بخوری با نام خدا و از حلال بخور و یا داور سخن رسول خدا صل الله علیه و آله باش که فرمودند آدمی ظرفی را بدتر از شکمش پر نکرده است.  پس اگر ناچار به خوردن شدی ، یک سوم شکم را برای طعام ، یک سوم برای آب و یک سوم دیگر را برای تنفس قرار بده.

❤️ اما نکاتی که درباره حلم است:

? اگر کسی بگوید اگر سخنی گویی ده برابر می شنوی ، تو بگو : اگر ده تا بگویی سخنی نشنوی.

? اگر کسی تو را دشنام دهد به او بگو اگر در مورد آنچه گفته ای راستگو هستی از خدا می خواهم که مرا بیامرزد و اگر در آن دروغگویی از خدا خواهانم که از تو در گذرد.

? اگر کسی تو را تهدید به ناسزا گویی کند ، تو او را به خیر خواهی و مراعاتش وعده بده.

❤️ اما انچه درباره علم است:

? آنچه را که نمی دانی از دانایان بپرس. و مبادا سوالی را برای امتحان کردن و به زحمت انداختن از آنان بپرسی.

? مبادا بر اساس خودرایی و خودمحوری دست به کاری بزنی ، در تمام کارهایی که زمینه احتیاط وجود دارد، مسیر احتیاط را رها مکن.

? از فتوا دادن (بدون علم) بگریز همان گونه که از شیر درنده می گریزی و مراقب باش گردن خود را پل عبور مردم قرار ندهی.

? ای ابا عبدالله! دیگر از نزدم برخیز به راستی که برایت خیر خواهی کردم و ذکر و وردم را از بین مبر که من مردی بد گمان به نفسم هستم و بر گذشت عمر و ساعات زندگی دقت دارم. سلام بر پیروان هدایت باد!

 

teb12414@


موضوعات: حدیث
   جمعه 13 بهمن 1396نظر دهید »

جاده لغزنده است ، دشمنان مشغول کارند! با احتیاط برانید❗️

سبقت ممنوع…⛔️

دیر رسیدن به پست و مقام بهتر از هرگز نرسیدن به “امام” است…

حداکثر سرعت بیشتر از سرعت “ولی فقیه” نباشد اگر پشتیبان “ولایت فقیه” نیستید لااقل کمربند “دشمن” را نبندید!

دور زدن اسلام و اعتقادات ممنوع

با دنده لج حرکت نکنید

و با وضو وارد شوید

?این جاده ، مطهر به خون شهداست??

کلیدواژه ها: جاده, شهدا

موضوعات: سخنان ناب
   سه شنبه 3 بهمن 1396نظر دهید »

〖توصیه پیامبر خدا برای قبل خواب〗

❶ ﺧﺘﻢ کردن قرآن با خواندن سه بار سوره توحید

ﺑِﺴْﻢِ ﺍﻟﻠﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣﻴﻢِ
♦ ﻗُﻞْ ﻫُﻮَ ﺍﻟﻠﻪُ ﺃَﺣَﺪٌ *
♦ﺍﻟﻠَّﻪُ ﺍﻟﺼَّﻤَﺪُ *
♦ ﻟَﻢْ ﻳَﻠِﺪْ ﻭَﻟَﻢْ ﻳُﻮﻟَﺪْ *
♦ ﻭَﻟَﻢْ ﻳَﻜُﻦ ﻟَّﻪُ ﻛُﻔُـﻮﺍً ﺃَﺣَﺪٌ*

❷ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﻔﯿﻊ ﺧﻮﺩ ﮔﺮدانی با صلوات زیر:

○ ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻲ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ ﻭَﺍﻝِ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ وِّ ﻋَﻠَﻲ جمیع ﺍﻻ‌َﻧْﺒِﻴﺎﺀِ ﻭَﺍﻟﻤُﺮْﺳَﻠﻴﻦ.َ ○

❸ ﻣﺆﻣﻨﯿﻦ ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍﺿﯽ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺳﺎﺯﯼ با دعای زیر:

○ ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﻏْﻔِﺮْ ﻟِﻠْﻤُﺆْﻣِﻨﻴﻦَ ﻭَﺍﻟْﻤُﺆْﻣِﻨﺎﺕِ ○

❹ ﺣﺞ ﻭﺍﺟﺐ ﻭ ﻋﻤﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎ ﺁﻭﺭﯼ با ذکر تسبیحات اربعه:

○ ﺳُﺒْﺤﺎﻥَ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَ ﺍﻟْﺤَﻤْﺪُ ﻟِﻠّﻪِ ﻭَ ﻻ‌ﺍِﻟﻪَﺍِﻻ‌َّ ﺍﻟﻠّﻪُ ﻭَ ﺍﻟﻠّﻪُ ﺍَﻛْﺒَﺮُ ○

❺ گقتن تسبیحات حضرت زهرا (س):

الله اکبر ۳۴ مرتبه
الحمدلله ۳۳ مرتبه
سبحان الله ۳۳ مرتبه ○

❻ خواندن آیت الكرسی و سوره فلق، ناس و كافرون

❼ سوره ى تكاثربه سفارش امام صادق علیه السلام :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
♦أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ.
♦ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ.
♦كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ.
♦ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ.
♦ كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ.
♦لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ.
♦ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ.
♦ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ ○

❽ خواندن دعایی كه به منزله ی هزار رکعت نماز است!
روزى پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله وسلم در حضور اصحاب به امیرالمومنین علیه السلام فرمود: دیشب چه عمل خیری انجام داده‌اى؟
آن حضرت اظهار داشت: پیش از آن كه بخوابم، هزار ركعت نماز به جا آوردم، حضرت رسول فرمود: چگونه؟! پاسخ داد:از شما شنیدم كه فرمودید:هر كس هنگام خوابیدن سه مرتبه بگوید:

○ یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ ○
او همانند كسى است كه هزار ركعت نماز خوانده است. حضرت رسول اکرم فرمودند: راست گفتى، حقا که چنین است.

♦منبع :مستدرك الوسائل، ج ۵، ص۴9

 

کانال عباس امام زمان(عج) باشیم
http://sapp.ir/abaseemamzaman

کلیدواژه ها: خواب, پیامبر خدا(ص)

موضوعات: سخنان ناب
   دوشنبه 11 دی 13962 نظر »

 

امام رضا علیه‌السلام: هر کس در مجلسی بنشیند که در آن یاد ما اهل بیت علیهم السلام زنده می‌شود، قلبش در روزی که قلب ها می‌میرند، نمی میرد.


موضوعات: حدیث
   دوشنبه 13 آذر 13961 نظر »

نهم ربیع الاول روز تجلی حاکمیت مستضعفان بر جهان،
و روز نوید دهنده ی شکست نمرودیان و روز شادی شیعیان در تاجگذاری امام زمان(عج) مبارک باد.


موضوعات: امام زمان (عج)
   سه شنبه 7 آذر 1396نظر دهید »

 

امام سجاد(علیه السلام):
لَوْ یَعْلَمُ النّاسُ ما فِی طَلَبِ الْعِلْمِ لَطَلَبُوهُ وَ لَوْ بِسَفْكِ الْمُهَجِ وَ خَوْضِ اللُّجَجِ.

چنانچه مردم منافع و فضایل تحصیل علوم را می‌دانستند هر آینه آن را تحصیل می‌كردند گرچه با ریخته ‏شدن خونها و یا فرو رفتن زیر آب‌ها در گرداب‌های خطرناك باشد.‏

 

 

اصول كافی: ج۱، ص ۳۵


موضوعات: حدیث
   شنبه 29 مهر 1396نظر دهید »

 

امام علی عليه السلام: روزها، دفتر مهلت شماست، آن را از بهترین کارهایتان پر کنید

 

?عیون الحکم و المواعظ .ص۲۰۸

کلیدواژه ها: امام علی (ع), حدیث, روزها

موضوعات: حدیث
   پنجشنبه 27 مهر 1396نظر دهید »

از مجموع رواياتى كه در رابطه با حرمت، بردن نام حضرت مهدى(ع) از معصومين(ع) نقل شده استفاده مى‏ شود كه نهى از ذكر نام آن حضرت و تأكيدى كه در اين مورد شده است مربوط به همان زمان غيبت صغرى و ايام بعد از ولادت امام تا آغاز غيبت كبرى بوده كه هم امام حسن عسكرى(ع) و هم خود آن حضرت سعى بليغ داشتند كه حتى شيعيان نيز از ولادت و محل و چگونگى زندگى حضرت مطلع نگردند. زيرا مى‏دانستند خليفه وقت كاملاً مراقب است كه امام دوازدهم شيعيان بوجود نيايد، مبادا حكومت‏هاى جابر را سرنگون كند و بساط عدل را در جهان بگستراند. اما در دوران بعد مانند عصر ما، هيچگونه حكمتى در منع از ذكر نام آن حضرت به نظر نمى‏رسد، (كتاب مهدى موعود، ص 236).

  در سؤالى كه در اين رابطه از بعضى فقهاء موجود شده است فرموده‏اند: ظاهرا حكم (حرمت) مخصوص زمان تقيّه بوده است و احتياط در زمان حاضر اين است كه با القاب نام آن حضرت برده شود.

در زمان حاضر بردن نام مخصوص آن حضرت كراهت دارد(طبق سؤال از دفتر آيت ‏الله بهجت)

البته بنا بر نظر برخي محققان مانند آيت الله معرفت اسمي که ذکر آن ممنوع شد -ا ح م د - است زيرا در انجيل بشارت به بعثت پيامبري احمد شده است و لذا اگر شيعيان اين وصف حضرت حجت(عج) را به کار ببرند چه بسا دست آويز مسيحيان شود که پيامبر آخر الزمان هنوز مبعوث نشده است.

لذا در روايات متعددى بردن نام شخص ايشان منع گرديده و از همين رو سنت بر اين است كه آن را به صورت مقطع (م ح م د) ادأ مى كنند. دليل اين منع آن است كه نام امام زمان(عج) هم نام پيامبر(ص) است و اگر نام امام زمان(عج) برده شود دستاويزى براى مسيحيان خواهدشد كه پيامبر موعود در انجيل هنوز ظهور نكرده است و باقى ماندن بر شريعت مسيح را براى خود توجيه مى‏كنند. اما درباره كفاره چيزي نيافتيم.
***************************************************************************


منبع : جستجوگر اسلامي جواب

کلیدواژه ها: امام زمان (عج), محمد
   پنجشنبه 27 مهر 1396نظر دهید »

 

  ما اين فوائد را تحت عنوان كلي «او بسان خورشيد در پس ابر است»، مي‌آوريم و اين فوائد همگي بيانگر حقيقت اين تشبيه است. در احاديث متعدد و گوناگوني كه در زمينه حكمت و فايده وجود امام عليه‌السلام در دوارن غيبت به ما رسيده، تعبير بسيار پر معني و جالبي در يك عبارت كوتاه ديده مي‌شود كه مي‌تواند كليدي باشد براي گشودن اين رمز بزرگ. و آن اينكه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در پاسخ اين پرسش كه وجود حضرت بقيةالله ارواحنا فداه در عصر غيبت، چه فايده‌اي دارد، فرمود:

 

  «ايْ وَالذي بَعَثني بِالنبوه اِنَّهُمْ لَيَنْتَفِعُونَ به وَ يَستَضيئونَ بِنُور و لايَتِهِ في غَيْبَتهِ كَاْنتفاع الناسِ بالشَّمشِ وَ اِنْ جَلّلَهَا السحاب»؛ (بجار الانوار، 52/93، به نقل از كمال الدين شيخ صدوق)

       [آري سوگند بخدائي كه مرا به نبوت برگزيد، مردم از او منتفع مي‌شوند، و از نور ولايتش در دوران غيبتش بهره مي‌گيرند، همانگونه كه از خورشيد بهنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهره مي‌برند]

  براي فهم اين كليد رمز، نخست بايد نقش خورشيد را بطور كلي، و به هنگامي كه چهره تابناكش پشت ابرها پنهان مي گردد، دريابيم.

خورشيد داراي دو نوع نورافشاني است: نور افشاني آشكار و نورافشاني مخفي، يا به تعبير ديگر نورافشاني مستقيم و نورافشاني غير مستقيم.

در نور افشاني آشكار، اشعه آفتاب به خوبي ديده مي‌شود، هر چند قشر ضخيم هوا كه اطراف كره‌زمين را پوشانيده، همانند يك شيشه ضخيم كار مي‌كند، شيشه‌اي كه از شدت تابش آفتاب مي‌كاهد و آن را قابل تحمل مي‌سازد، نور آفتاب را تصفيه مي‌كند و شعاعهاي مرگبارش را خنثي و بي اثر مي‌سازد، ولي به هر حال مانع از تابش مستقيم آفتاب نيست. ولي در تابش غير مستقيم، ابرها هماننند يك شيشه مات، نور مستقيم خورشيد را گرفته پخش مي‌كنند.

گاهي اوقات وارد اطاقي مي‌شويم كه با لامپ هاي مات روشن شده، اطاق را روشن مي‌بينيم، اما خود لامپ و شعاع اصلي و مستقيم آن به هيچ وجه ديده نمي‌شوند ….

از سوي ديگر، نور آفتاب مهمترين نقش را در دنياي حيات و موجودات زنده دارد. نور و حرارتي كه از خورشيد به هر سو پاشيده مي‌شود، تنها انرژي زندگي بخش در گياهان و حيوانات و انسان است.

رشد و نمو موجودات زنده، تغذيه و توليد مثل آنها، حس و حركت و جنبش، آبياري زمينهاي مرده، غرش امواج دريا، وزش حيات بخش بادها، ريزش دانه‌هاي زندگي آفرين باران و برف ، صداي زمزه آبشارها، نغمه‌هاي مرغان، زيبائي خيره كننده گل ها، گردش خون در عروق انسان و طپش قلب ها، عبور برق آساي انديشه ازلابلاي پرده‌هاي مغز، و لبخند شيريني كه بر لب گلبرگ مانند يك كودك شير خوار نقش مي‌بندد … همه و همه بطور مستقيم يا غير مستقيم به نور آفتاب بستگي دارد و بدون آن، همه اينها به خاموشي خواهند گرائيد. اين موضوع را با كمي دقت مي‌توان دريافت. حال اين سؤال پيش مي‌آيد كه آيا اين بركات و آثار زندگي‌بخش، مخصوص زماني نيست كه نور بطور مستقيم مي‌تابد؟.

پاسخ اين سؤال روشن است: نه؛ بسياري از اين آثار در نور مات خورشيد از پشت ابرها نيز وجود دارد. مثلاً در كشورها يا شهرهائي كه چندين ماه از سال ابرها سراسر آسمان را پوشانيده‌اند، آفتاب ديده نمي‌شود، ولي گرما، نمو و رويش گياهان، توليد انرژي لازم براي حيات، رسيدن غلات و ميوه‌ها خنديدن گلها و شكوفه‌ها وجود دارند.

بنابراين تابش خورشيد از پشت پرده ابرها، قسمت مهمي از بركات خود را در بردارد. و تنها قسمتي از آثار كه نياز به تابش مستقيم دارد موجود نيست. مثلاً مي‌دانيم تابش آفتاب، اثر حياتي خاصي روي پوست و ساير جهاز بدن انسان و موجودات زنده دارد. به همين دليل، در كشورهائي كه از اين نظر در محروميت بسر مي‌برند، در روزهاي آفتابي، بسياري از مردم «حمام آفتاب» مي‌گيرند و در برابر اين نور حيات‌بخش برهنه مي‌گردند و با تمام ذرات وجود خود –كه تشنه اين هديه آسماني است- ذرات اين نور را مي‌مكند. تابش مستقيم آفتاب، علاوه بر اينكه روشنائي و گرماي بيشتري مي‌آفريند، اثر خاصي به خاطر همان اشعه ماوراي بنفش در كشتن انواع ميكروبها و سالم سازي محيط دارد كه در نور غير مستقيم ديده نمي‌شود. از مجموع بحث قبل نتيجه مي‌گيريم كه: هر چند پرده‌هاي ابر، بعضي از آثار آفتاب را مي‌گيرد، ولي قسمت مهمي از آن همچنان باقي مي‌ماند.

اين بود حال «مُشَبَّهٌ بِهِ» يعني آفتاب. اكنون باز مي‌گرديم به وضع «مُشَبَّه» يعني وجود رهبران الهي در حال غيبت. اشعه معنوي وجود امام عليه‌السلام در حالي كه درپشت غيبت نهان است، داراي آثار قابل ملاحظه‌اي است كه علي رغم تعطيل مسئله تعليم و تربيت و رهبري مستقيم، حكمت وجود او را آشكار مي‌سازد. به ملاحظه اجمال اين نوشته، برخي از اين آثار، در اينجا بيان مي‌شود.

 

       الف- پاسداري از آئين الهي

       با گذشت زمان و آميختن سليقه‌ها و افكار شخصي به مسائل مذهبي و گرايشهاي مختلف به سوي برنامه‌هاي ظاهر فريب مكتبهاي انحرافي، و دراز شدن دست مَفْسَدِه جويان به سوي مفاهيم آسماني، اصالتِ پاره‌اي از اين قوانين از دست مي‌رود و دستخوش تغييرات زيانبخشي مي‌گردد.

اين آب زلال كه از آسمان وحي نازل شده، با عبور از مغزهاي اين و آن تدريجاً تيره و تار گشته، صفاي نخستين خود را از دست مي‌دهد.

       اين نور پر فروغ با عبور از شيشه‌هاي ظلماني افكار تاريك، كمرنگ‌تر مي‌گردد. خلاصه با آرايشها و پيرايش هاي كوته بينانه افراد و افزودن شاخ و برگهاي تازه به آن چنان مي‌شود كه گاهي بازشناسي مسائل اصلي، دچار اشكال مي گردد. آن شاعر خطاب به پيامبر صلي الله عليه و آله مي گويد:

 

 

       شرع تو را در پي آرايشند      دين تو را از پي پيرايشند

  بس كه فزودند بر آن برگ و بر      گر تو بيني نشاسي دگر

 

 

با اين حال، آيا ضروري نيست كه در ميان جمع مسلمانان كسي باشد كه مفاهيم فناناپذير تعاليم اسلامي را در شكل اصليش حفظ و براي آيندگان نگهداري كند؟

مي‌دانيم در هر مؤسسه مهمي، صندوق نسوزي وجود دارد كه اسناد مهم آن مؤسسه را در آن نگهداري مي‌كنند، تا از دستبرد دزدان محفوظ بماند. بعلاوه هرگاه مثلاً آتش‌سوزي در آنجا روي دهد، از خطر حريق مصون باشد كه اعتبار و حيثيت آن مؤسسه نزديكي پيوند با حفظ آن اسناد و مدارك دارد.

سينه امام و روح بلندش، صندوق نسوز حفظ اسناد آئين الهي است كه همه اصالتهاي نخستين و ويژگيهاي آسماني اين تعليمات را در خود نگاهداري مي‌كند، «تا دلائل الهي و نشانه‌هاي روشن پروردگار باطل نگردد و به خاموشي نگرايد» و اين يكي ديگر از آثار وجود او، گذشته از آثار ديگر است.

 

       ب- تربيت گروه منتظر آگاه

       برخلاف آنچه بعضي فكر مي‌كنند، رابطه امام در زمان غيبت به كلي از مردم بريده نيست. بلكه آن گونه كه از روايات اسلامي برمي‌آيد، گروه كوچكي از آماده‌ترين افراد –كه سري پرشور از عشق خدا، و دلي پر ايمان و اخلاصي فوق العاده براي تحقق بخشيدن به آرمان اصلاح جهان دارند- با حضرتش در ارتباطند.

معني غيبت امام صلوات الله عليه، اين نيست كه آن حضرت به شكل يك روح نامرئي و يا شعاعي ناپيدا درمي‌آيد. بلكه او از يك زندگي طبيعي آرام برخوردار است، بطور ناشناخته در ميان همين انسانها رفت و آمد دارد، دلهاي بسيار آماده را برمي‌گزيند و در اختيار مي‌گيرد، بيش از پيش آماده مي‌كند و مي‌سازد. افراد مستعد، به تفاوت ميزان استعداد و شايستگي خود، توفيق درك اين سعادت را پيدا مي‌كنند. بعضي چند لحظه و برخي چند ساعت يا چند روز، و جمعي سالها با حضرت بقيه الله ارواحنا فداه در تماس هستند.

آنها كساني هستند كه آنچان بر بال و پر دانش و تقوي قرار گرفته و بالا رفته‌اند كه همچون مسافران هواپيماهاي دور پرواز، بر فراز ابرها قرار مي‌گيرند، آنجا كه هيچگاه حجاب و مانعي بر سر راه تابش جهانبخش آفتاب نيست، در حالي كه ديگران در زير ابرها و در تاريكي و نور ضعيف بسر مي‌برند.

بدرستي حساب صحيح نيز همين است. من نبايد انتظار داشته باشم كه آفتاب را به پائين ابرها بكشم تا چهره او را ببينم. چنين انتظاري، اشتباه بزرگ و خيال خام است. اين منم كه بايد بالاتر از ابرها پرواز كنم، تا شعاع جاودانه آفتاب را جرعه جرعه بنوشم و سيراب گردم.

  بهر حال، تربيت اين گروه يكي ديگر از حكمت‌هاي وجود آن حضرت در اين دوران است.

 

       ج- نفوذ روحاني و ناآگاه

       مي‌دانيم خورشيد، يك سلسله اشعه مرئي دارد كه از تركيب آنها با هم، هفت رنگ معروف پيدا مي‌شود و يك سلسله اشعه نامرئي كه به نام «اشعه ماوراءبنفش» و «اشعه مادون‌قرمز» ناميده شده است. همچنين يك رهبر بزرگ آسماني، خواه پيامبر باشد يا امام، علاوه بر تربيت تشريعي –كه از طريق گفتار و رفتار و تعليم و تربيت عادي صورت مي‌گيرد- يك نوع تربيت روحاني دارد، كه از راه نفوذ معنوي در دلها و فكرها اعمال مي‌شود. و مي‌توان آن را تربيت تكويني نام گذارد. در آنجا الفاظ و كلمات و گفتار و كردار كار نمي‌كند، بلكه تنها جاذبه و كشش دورني مؤثر است.

در حالات بسياري از پيشوايان بزرگ الهي مي‌خوانيم كه گاه بعضي از افراد منحرف و آلوده، با يك تماس مختصر با آنها بكلي تغيير مسير مي‌دادند، و سرنوشتشان يكباره دگرگون مي‌شد و به قول معروف با صدوهشتاد درجه بازگشت، راه كاملا تازه‌اي را انتخاب مي‌كردند، يك مرتبه فردي پاك و مؤمن و فداكار از آب در‌مي‌آمدند كه از بذل همه وجود خود نيز مضايقه نداشتند.

اين دگرگوني هاي تند و سريع و همه جانبه، اين تحولات جهش آسا و فراگير، آنهم با يك نگاه و برخورد- البته براي آنها كه در عين آلودگي، يك نوع آمادگي نيز دارند- نتيجه جذبه ناخودآگاه است كه گاهي از آن تعبير به «نفوذ شخصيت» نيز مي‌شود.

بسياري اين موضوع را در زندگي خود تجربه كرده‌اند كه به هنگام برخورد با افرادي كه روح هاي بزرگ و عالي دارند، چنان بي اختيار و ناخودآگاه تحت تأثير آنان قرار مي‌گيرند كه حتي سخن گفتن در برابر آنها برايشان مشكل مي‌شود، و خود را در ميان هاله‌اي مرموز و غير قابل توصيف از عظمت و بزرگي مي‌بينند.

البته ممكن است گاهي اينگونه امور را با تلقين و امثال آن توجيه كرد، ولي مسلماً اين تفسير براي همه موارد صحيح نيست. بلكه راهي جز اين ندارد كه بپذيريم اين آثار، نتيجه شعاع اسرارآميزي است كه از درون ذات انسانهاي بزرگ برمي‌خيزد.

       سرگذشتهاي فراواني در تاريخ پيشوايان بزرگ مي‌بينيم كه جز از اين راه نمي‌توان آنها را تفسير كرد، كه در اينجا چند نمونه ذكر مي‌كنيم.

 

برخورد اَسْعَد بن زُرارَة بت‌پرست به پيامبر اكرم صلي‌الله‌عليه‌و‌آله در كنار خانه كعبه و تغيير جهش آساي طرز تفكر او، و يا آنچه دشمنان سر سخت پيامبر(ص) نام آن را سحر مي‌گذاردند و مردم را به خاطر آن از نزديك شدن به او باز مي‌داشتند. (اعلام الوري، 35-40)

 

تأثير پيام امام حسين صلوات‌الله‌عليه روي فكر «زُهَير» در مسير كربلا نقل شده، تا آنجا كه با شنيدن پيام امام حتي نتوانست لقمه‌اي را كه در دست داشت به دهان بگذارد، و آنرا به زمين نهاد و حركت كرد.

 

كشش عجيب و فوق العاده‌اي كه «حُرِّبن يَزيد رياحي» در خود احساس مي‌كرد، و با تمام شجاعتش همچون بيد مي‌لرزيد، و همين كشش سرانجام او را به صف مجاهدان كربلا كشيد و به افتخار بزرگ شهادت نائل آمد.

 

داستان جواني كه در همسايگي «اَبوبَصير» زندگي داشت، و با ثروت سرشار خود –كه از خوش خدمتي بدستگاه بني‌اميه فراهم ساخته بود- به عيش و نوش و بي‌بندوباري پرداخته بود. و سرانجام با يك پيام امام صادق عليه‌السلام بكلي دگرگون شد، و همه كارهاي خود را كناري نهاد و تمامي اموالي را كه از طريق نامشروع گرد آورده بود، يا به صاحبش داد و يا در راه خدا انفاق كرد.

 

سرگذشت كنيز خواننده و زيبا و عشوه‌گري كه هارون به گمان خام خود براي منحرف ساختن ذِهن امام كاظم صلوات‌ الله‌ عليه به زندان اعزام داشته بود، و منقلب شدن روحيه او در يك مدت كوتاه، تا آنجا كه قيافه و طرز سخن و منطق او هارون را به حيرت و و حشت افكند…

 

همه‌و‌همه نشانه و نمونه‌هائي از همين تأثير ناخودآگاه است كه مي‌توان آنرا شعبه‌اي از ولايت تكويني معصومين-اعم از پيامبر و امام(ع)- دانست، چرا كه عامل تربيت و تكامل در اينجا الفاظ و جمله‌ها و راههاي معمولي و عادي نيست، بلكه جذبه معنوي و نفوذ روحاني، عامل اصلي محسوب مي‌شود. همانگونه كه گفتيم، پيامبران و امامان –بر اساس فضائل موهبتي- و رجال راستين و شخصيتهاي بزرگ الهي بر اساس فضائل اكتسابي به تناسب ميزان شخصيت خود هاله اي از اين نفوذ ناخودآگاه در پيرامون خود ترسيم مي‌كنند. و البته قلمرو گروه اول با گروه دوم از نظر ابعاد و گستردگي قابل مقايسه نيست.

 

وجود مبارك امام عليه‌السلام در پشت ابرهاي غيبت نيز، اين اثر را دارد كه از طريق شعاع نيرومند و پردامنه «نفوذ شخصيت» خود، دلهاي آماده را در نزديك و دور، تحت تأثير جذبه مخصوص قرار داده، به تربيت و تكامل آنها مي‌پردازد و از آنها انسانهائي كامل‌تر مي‌سازد. ما قطبهاي مغناطيسي زمين را با چشم خود نمي‌بينيم، ولي اثر آنها روي عقربه‌هاي قطب‌نما، در درياها راهنماي كشتيهاست و در صحراها و آسمانها راهنماي هواپيماها و وسائل ديگر است. در سرتاسر كره‌زمين، از بركت اين امواج، ميليون‌ها مسافر راه خود را به سوي مقصد پيدا كرده، با وسائل نقيله بزرگ و كوچك بفرمان همين عقربه ظاهراً كوچك از سرگرداني رهائي مي‌يابند.

 

آيا تعجب دارد اگر وجود مبارك امام –صلوات‌الله‌عليه- در زمان غيبت، با امواج جاذبه معنوي خود، افكار و و جانهاي زيادي را كه در دور يا نزديك قرار دارند، هدايت كند، و از سرگرداني رهائي بخشد؟ البته نبايد فراموش كرد كه امواج مغناطيسي زمين، روي هر آهن پاره بي ارزشي اثر نمي‌گذارد، بلكه روي عقربه‌هاي ظريف و حساسي كه خاصيت آهنربائي يافته‌اند و يك نوع سنخيت و شباهت با قطب فرستنده امواج مغناطيسي پيدا كرده‌اند، اثر مي‌گذارند. همينطور دلهائي كه راهي با امام عليه‌السلام دارند و شباهتي را در خود ذخيره نموده‌اند، تحت تأثير آن جذبه روحاني قرار مي‌گيرند.

 

با در نظر گرفتن آنچه گفتيم، يكي ديگر از آثار و حكمتهاي وجود امام عجل‌الله‌تعالي‌فرجه در چنين دوراني آشكار مي‌گردد.

 

       د- ترسيم هدف آفرينش

       هيچ عاقلي بي هدف گام برنمي‌دارد. هر حركتي كه در پرتو عقل و علم انجام گيرد، در مسير هدفي قرار خواهد داشت. با اين تفاوت كه هدف در كار انسانها معمولاً رفع نيازمندي خويش و برطرف ساختن كمبودهاست، ولي در كار خدا، هدف متوجه ديگران و رفع نيازهاي آنهاست، چرا كه ذات او از هر نظري كامل است و عاري از هرگونه كمبود. و با اين حال، انجام دادن كاري به نفع خود، درباره او مفهوم ندارد. حال به مثال زير توجه كنيد.

 

در زميني مستعد و آماده، باغي پر گل و ميوه احداث مي‌كنيم. در لابلاي درختان و بوته‌هاي گل، علف هرزه هاي مي‌رويند. هر وقت به آبياري آن درختان برومند مي‌پردازيم، علف هرزه ها نيز از پرتو آنها سيراب مي‌شوند.

در اينجا ما دو هدف پيدا مي‌كنيم: هدف اصلي كه آب دادن درختان ميوه و بوته‌هاي گل است، و هدف تبعي يعني آبياري علف‌هاي هرزه‌هاي بي‌مصرف.

  بدون شك، هدف تبعي نمي‌تواند انگيزه عمل گردد، و يا حكيمانه بودن آن را توجيه كند. مهم همان هدف اصلي است كه جنبه منطقي دارد.

 حال فرض مي‌كنيم بيشتر درختان باغ خشك شوند و تنها يك درخت باقي بماند، اما درختي كه به تنهائي گلها و ميوه‌هائي را كه از هزاران درخت انتظار داريم، به ما مي‌دهد. بدون ترديد، براي آبياري همان يك درخت هم كه باشد آبياري و باغباني را ادامه خواهيم داد، گواينكه علف هرزه‌هاي زيادي نيز از آن بهره گيرند. و اگر يك روز آن درخت نيز بخشكد، آنجاست كه دست از آبياري باغ مي‌كشيم، هر چند علف هرزه‌ها بميرند.

 

آنها كه در مسير تكاملند، درختان و شاخه‌هاي پربار هستند. آنها كه به پستي گرائيده و منحرف و آلوده‌اند، علف هرزه‌هاي اين باغند، مسلماً اين آفتاب درخشان، اين مولكولهاي حيات‌بخش هوا، اين همه بركات زمين و آسمان براي آن آفريده نشده است كه مشتي فاسد و هرزه به جان يكديگر بيفتند و به خوردن يكديگر مشغول شوند، و جز ظلم و ستم و جهل و فساد محصولي براي اجتماع آنها نباشد. نه، هرگز، هدف آفرينش نمي‌تواند اين ها باشد.

 

اين جهان و تمام مواهب آن، از ديدگاه يك فرد خداپرست –كه با مفاهيمي چون علم و حكمت خدا آشناست- براي صالحان و پاكان آفريده شده است، همانگونه كه سرانجام نيز بطور كامل از دست غاصبان به درآمده، و در اختيار آنان قرار خواهد گرفت.

       «اِنَّ اْلاَرْضَ يَرِثُها عبادِي الصّالِحُونَ» انبياء/105

       [روزي زمين از آن صالحان خواه بود].

 

باغبان آفرينش، بخاطر همين گروه، فيض و مواهب خود را همچنان ادامه مي‌دهد. هر چند علف هرزه‌ها نيز به عنوان يك هدف تبعي سيراب گردند و بهره‌مند شوند، ولي بي‌شك هدف اصلي، آنها نيستند. و اگر –به فرض محال- روزي فرا رسيد كه آخرين نسل گروه صالحان از روي زمين برچيده شوند، آن روز دليلي بر ادامه جريان اين مواهب وجود نخواهد داشت.

 

آن روز، آرامش زمين به هم مي‌خورد و آسمان بركات خود را قطع مي‌نمايد و زمين از دادن بهره به انسانها مضايقه خواهد كرد. از طرفي پيامبر و امام، حجت خدا و مقصد مهم از خلقت جهان و انسان هستند، يعني همان گروهي كه هدف اصلي آفرينش را تشكيل مي‌دهند. به همين دليل وجود امام عليه‌السلام به تنهائي يا در رأس گروه صالحان، توجيه كنندة هدف آفرينش و مايه نزول هر خير و بركت است، ريزش باران فيض و رحمت خدا است، اعم از اينكه در ميان مردم آشكارا زندگي كند يا مخفي و ناشناس بماند.

 

درست است كه افراد صالح ديگر نيز، هر كدام –در حدّ خود- هدفي هستند براي آفرينش، و يا به تعبير ديگر بخشي از آن هدف بزرگ. ولي نمونه كامل اين هدف. همين انسانهاي نمونه و مردان آسماني مي‌باشند، هر چند سهم ديگران نيز محفوظ است. و از اينجا اين معني روشن مي‌شود كه در پاره ‌اي از روايات به اين مضمون وار شده كه:

 

       «بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوري وَ بوُجُودِهِ ثبتت اْلاَرْضُ وَ السَّماء»

       [از بركات وجود او (يعني حجت و نماينده الهي) مردم روزي مي‌برند و بخاطر هستي او آسمان و زمين بر پاست].

       با توضيحاتي كه داديم، معلوم مي‌شود، كه اين موضوع، يك موضوع اِغراق‌آميز، دور از منطق، و يا شركت آلود نمي‌باشد. همچنين عبارتي كه به عنوان يك حديث قدسي از خداوند متعال در كتب مشهور نقل شده كه خطاب به پيامبرش مي‌فرمايد:

 

       «لَو لا كَ لَما خَلَقْتُ اْلاَفْلاكَ».

       [اگر تو نبودي آسمانها را نمي‌آفريدم].

       بيان يك واقعيت است نه مبالغه، اما پيامبر، شاهكار هدف آفرينش است و صالحان ديگر هر كدام بخشي از اين هدف بزرگ را تشكيل مي‌دهند. از مجموع آنچه در اين فصل، تحت چهار عنوان گفته شد، نتايج زير عايد مي‌گردد:

آنها كه دور نشسته‌اند و وجود امام را در عصر غيبت، يك وجود شخصي و بدون بازده اجتماعي دانسته‌اند، و بر عقيده شيعه در اين زمينه تاخت و تاز كرده‌اند كه وجود چنين امامي چه نفعي براي رهبري و امامت خلق مي‌تواند داشته باشد، آنچنان كه آنها گفته‌اند نيست، و آثار وجودي امام در اين حال نيز فراوان است.

       آية الله جعفر سبحاني،پرسشها و پاسخ ها

       به نقل از سايت تبيان

 ************************************************************************

منبع : جستجوگر اسلامي جواب

 

   پنجشنبه 27 مهر 1396نظر دهید »

 

بعضی ها انتظار فرج را به این می دانند که در مسجد،در حسینیه و در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان (عج) را از خداوند متعال بخواهند. یک دسته دیگری بودن که انتظار را می گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به این که در جهان چه می گذرد، بر ملت ها چه می گذرد، به این چیز ها کار نداشته باشیم، ما تکالیف خودمان را عمل می کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند انشاءالله درست می کنند.

 

یک دسته ای می گفتند که خوب ! باید عالم پر از معصیت بشود تا حضرت بیایند ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم، تا مردم هر کاری می خواهند بکنند، گناهان زیاد بشود تا فرج نزدیک گردد.

 

یک دسته ای از این بالاتر بودند و می گفتند باید دامن زد به گناهان، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از ظلم و جور شود و حضرت تشریف بیاورند، یک دسته دیگر بودند که می گفتند هر حکومتی اگر در دوران غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است و بر خلاف اسلام می باشد.

 

همه انتظار داریم وجود مبارک ایشان را، لکن با انتظار نمی شود، بلکه با وضعی که بسیاری دارند، انتظار نیست. ما باید ملاحظه وظیفه فعلی شرعی الهی خودمان را بکنیم و باکی از هیچ امری از امور نداشته باشیم.

 

ما باید خودمان را محیا کنیم از برای اینکه اگر چنانچه موفق شدیم انشاء الله به زیارت ایشان، طوری باشد که روسفید باشیم پیش ایشان. تمام دستگاه هایی که الان به کار گرفته شده اند در کشور ما باید توجه به این معنا را داشته باشند که خودشان را مهیا کنند برای ملاقات حضرت مهدی سلام الله علیه.

 

ما منتظران مقدم مبارکش، مکلف هستیم تا با تمام توان کوشش کنیم تا قانون عدل الهی را در این کشور ولیعصر (عج) حاکم کنیم. مهدی منتظر (عج) در لسان ادیان و به اتفاق مسلمین از کعبه ندا سر می دهد و بشریت را به توحید می خواند. همه فریاد ها را از کعبه و مکه سر می دهند و ما باید از آنها تبعیت کنیم و به ندای توحید کلمه و کلمه توحید را از آن مکان مقدس سر دهیم.

 

ما انتظار فرج داریم و باید در این انتظار خدمت کنیم . انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور فراهم شود.

 

ارزش دارد که انسان در مقابل ظلم بایستد … نگذارید که این قدر ظلم زیاد شود … ما تکلیف داریم. آن طور نیست که حالا که ما منتظر ظهور امام زمان (عج) هستیم، پس دیگر در خانه هایمان بنشینیم و تسبیح در دست بگیریم و بگوییم «اللهم عجل علی فرجه » با کار شما باید تعجیل بشود. شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او.

 

******************************************************************************

 

منبع : کتاب وظایف شیعیان در زمان غیبت امام زمان (عج) ، نویسنده : سید رضی سید نژاد 

   یکشنبه 23 مهر 13961 نظر »

 

 دعا برای امام مهدی (عج) فایده های بیشتری دارد که در اینجا به طور خلاصه به چندین مورد از آنها اشاره می شود.

1- سبب زیاد شدن نعمت ها می گردد.

2- مایه ناراحتی شیطان لعین می گردد.

3- سبب نجات یافتن و در امان بودن از فتنه های آخر الزمان می گردد.

4- یکی از حقوق آن حضرت است که ادعای هر حقی از واجب ترین امور می باشد.

5- سبب می شود حضرت صاحب الامر (عج) در حق او دعا کند و دعای او کلید گشایش هر خیر و شری است.

6- شفاعت ان بزرگوار شامل حال آن دعا کننده در قیامت می شود، چنانکه حضرت با دعای خویش که یقینا به هدف اجابت می رسد راضی نمی شوند آنان که در جهنم بروند و همه آنان را شفاعت خواهند فرمود .

همانطور که امام علی (ع) از رسول مکرم اسلام (ص) نقل فرموده اند که آن حضرت درباره حضرت مهدی (عج) فرمودند : « والمهدی شفیعهم » یعنی حضرت مهدی (عج) شفیع شیعیان در روز قیامت خواهد بود آنجا که هیچ کس جز آن که خداوند بخواهد و راضی باشد، نمی تواند شفاعت کند.

7- فرج مولایمان حضرت حجت (عج) زودتر واقع می گردد. چنان که حضرت می فرمایند : « اکثِروا الدُّعاء بتعجیلِ الفرَج، فاِنَّ ذلِک فرَجُکم؛ برای تعجیل در فرج و ظهور من بسیار دعا کنید، همانا این کار برای خودتان گشایش خواهد بود.»

8- دعا کننده از بدی حساب در روز قیامت در امان می ماند.

9- مجلسی که در ان برای حضرت قائم (عج) دعا می شود، محل حضور فرشتگان و ملائکه می گردد.

10- مایه خرسندی خداوند تبارک و تعالی و پیغمبر اکرم (ص) می شود.

11- باعث دوری غصه ها از انسان می شود و موجب آسانی حساب در روز قیامت می باشد.

12- طولانی شدن عمر را موجب می شود.

13- از عقوبت های اخروی جلوگیری به عمل می آورد.

14- شفاعت پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) شامل حال دعا کننده می شود و سبب شامل شدن دعای ایشان بر دعا کننده می گردد.

15- موجب رجعت به دنیا در زمان ظهور امام عصر (عج) می گردد.

16- خداوند متعال در عبادت او را تأیید می فرماید.

17- در روز قیامت با ائمه معصومین (ع) محشور می شود.

18- فرشتگان و ملائکه برای او طلب عفو و آمرزش از درگاه خداوند می کنند.

19- موجب نزول رحمت خداوند بر روی زمین و ساکنان آن می شود.

20- موجب تشرف به دیدار آن جناب در خواب یا بیداری راسبب می شود.

21- موجب ازدیار اشراف نور امام در دل دعا کننده می شود.

22- پاداش خونخواهی مولای مظلوم و شهیدمان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) را دارد.

23- دعا برای امام زمان (عج) ثواب شهید شدن در زیر پرچم حضرت قائم (عج) را دارا می باشد.

24- موجب بالا رفتن درجات فرد در بهشت برین می گردد.

25- این دعا، ثواب کسی که با پیغمبر اکرم (ص) بوده و در رکاب او جهاد نموده و شهید شده است را دارا می باشد.

26- دعای حضرت سید الساجدین که نکات و فواید زیادی را دارد شامل حالش می گردد.

27- مایه نا امیدی و ناراحتی شیطان لعین می گردد و مجروح شدن دل او را سبب می شود.

28- از عزیزترین و گرامیترین افراد در نزد رسول خدا (ص) و ائمه معصومین (ع) می شود.

29- این دعا اطاعت از اولیا الامر است که خداوند اطاعت از آنها را واجب نموده است.

30- موجب شفاعت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیه) در روز قیامت می شود.

31- دعا برای حضرت وسیله هرگونه خیر و صلاح است.

32- موجب بالا رفتن روحیه امید در فرد می شود و از او هم و غم و یأس و ناامیدی را دور می سازد.

33- موجب امام ماندن از عذاب خدا را سبب می شود. شاهد بر این مدعی این آیه است که خداوند می فرماید : « اِنَّ الذِینَ ءَامَنُوا وَ الذِینَ هَادُوا وَالنصَری وَ الصَّبئِنَ مَن ءَامَنَ باللهِ وَالیَومِ الاخِر وَ عَمِل صَلِحًا فلهُم اجرُهُم عِندَ رَبِّهم وَلا خَوفٌ عَلیهم وَ لا هُم یَحزَنُونَ ؛ و به تحقیق آنان که ایمان آورده اند و کسانی که یهودی شدند و نصاری و صائبین هر کس به خداوند و روز آخر ایمان آورده و عمل صالح انجام می دهد، پاداش انها نزد پروردگارشان محفوظ است نه ترسی بر آنان هست و نه اندوهناک می شوند.»

34- موجب هدایت به نور قرآن مجید می گردد و نزد اصحاب معروف می شود.

 

****************************************************************************

 منبع : کتاب وظایف شیعیان در زمان غیبت امام زمان (عچ) ، نویسنده : سید رضی سید نژاد

   یکشنبه 23 مهر 1396نظر دهید »

 

از وظائف مومن منتظر، یاد کردن امام عصر (علیه السلام)، در همه زمان ها و مکان ها – در حد مقدور – است؛ به ویژه در روزها و ساعات مخصوص آن حضرت مانند : روز جمعه، نیمه شعبان، شب های قدر و پس از نماز های یومیه . بهترین صورت یاد حضرت، آن صورتی است که دل و روح مومن در تسخیر یاد آن حضرت باشد. یاد و ذکر آن حضرت در هر حال و در هر صورتی، ذکر و یاد خداوند متعال است. زمان هایی که نسبت به یاد حضرت مهدی (علیه السلام)، در آن ها تاکید بیشتری شده است : شب و روز نیمه شعبان، شب های قدر، شب و روز عاشورا، شب و روز عاشورا، شب و روز جمعه، روز نوروز، عصرهای روز دوشنبه و پنج شنبه، هنگام خواب، ثلث آخر شب که آن حضرت مشغول تهجّد است، هنگام طلوع فجر، پس از نماز صبح، اول ظهر، پس از نماز ظهر، پس از نماز عصر، هنگام غروب آفتاب، روز عرفه، روز های عید، میلاد معصومین(علیه السلام) و ایام شهادت آنان می باشد . و اما مکان های ویژه یاد آن حضرت عبارتند از : مسجد الحرام، مسجد سهله، مسجد کوفه، مسجد جمکران، سرداب مقدس، مسجد زید، مسجد صعصعه، صحرای عرفات، مشاهد مشرفه معصومین (علیه السلام)، به ویژه کربلا . یاد و ذکر امام (علیه السلام) با زیارت او، تقدیم سلام و درود بر او، دعا در حق ایشان، اهدای اعمال صالحه مثل صدقه دادن و نماز خواندن و همچنین انجام نیابت از طرف ایشان در اعمال و عبادات به ویژه حج، تحقق می یابد.

 

البته نامگذاری فرزندان به اسامی و القاب حضرت و مادر بزرگوارشان، انتشار کتاب و نشریات مهدوی، برگزاری نمایشگاه ها و گفتمان ها، شب های شعر و مسابقات فرهنگی، تولید برنامه های تلویزیونی و رادیویی و … گامی مثبت در یاد کردن حضرت و اقدامی مهم در جهت گسترش و تعمیق فرهنگ مهدویت در جامعه است.

 

************************************************************************************

 

منبع : کتاب موعود نامه ، مولف : مجتبی تونه ای

   یکشنبه 23 مهر 1396نظر دهید »

 

اهتمام به مسایل جامعه و عموم مردم یکی از مهمترین تکلیف های مردم در جامعه اسلامی است. کناره گیری از جمع و اجتماع و بی اعتنا بودن به مسائل اجتماعی و سرنوشت و حقوق دیگران امری غیر قابل قبول است. لذا کسی که می خواهد از شیعیان و یاران امام زمان (عج) به حساب بیاید و در صف یاران آن بزرگوار قرار بگیرد باید به حقوق برادران دینی خود احترام گذاشته و آن را رعایت کند و به طور واضح یک شیعه که ادعای پیروی از امام زمان (عج) را دارد نمی تواند به گونه ای عمل کند که در زندگی حقوق دیگران بر عهده اش باشد. چنین فردی نه تنها از یاران و یاوران امام زمان (عج) نیست بلکه جزو دشمنان اهلبیت و ایشان نیز می باشد.

 

در مورد رعایت حقوق برادران دینی سفارش های زیادی شده است که در این جا به چند مورد از آنها برای بیان اهمیت این مسئله اشاره می شود:

 

امام جعفر صادق (ع) ضمن سفارش به رعایت حقوق برادران دینی به شیعیان، برای یکی از یارانش « معلی بن خنیس» در مورد حقوق هفتگانه برادران دینی چنین شرح داده اند: معلی بن خنیس می گوید : به امام جعفر صادق (ص) عرض داشتم : حق مسلمان بر مسلمان چیست؟ حضرت فرمودند: هفت حق واجب است که اگر یکی از آنها را تباه کند، از ولایت و اطاعت خداوند خارج شده و خداوند از او بهره طاعت و بندگی ندارد.

 

عرض کردم : ای مولای من آنها چیست؟

 

فرمودند : من بر تو نگرانم، می ترسم که آنها را تباه سازی و بدانی و عمل نکنی.

 

عرض کردم : لا قوة الا بالله ! فرموند : آسانترین آنها این است که :

 

1- آنچه را برای برادر مسلمان خودت دوست بداری که برای خودت دوست می داری و نپسندی برای برادر مسلمانت آنچه را که برای خودت آن را نمی پسندی.

 

2- از خشمگین کردن برادر مسلمانت دوری کنی، و آن چه را که مورد رضایت اوست انجام دهی و اوامرش را اطاعت کنی.

 

3-  با جان و مال و زبان و دست و پای خود ( با تمام وجود و جسم و جان ) او را یاری کنی.

 

4-  چشم و راهنما و آ ئینه او باشی.

 

5-  تو سیر نباشی و او گرسنه، تو سیراب نباشی و او تشنه، و تو پوشیده نباشی و او برهنه.

 

6- اگر خدمتکار داشته باشی و برادر مسلمانت خدمتکار نداشته باشد، بر تو واجب است که خدمتکارت را بفرستی تا لباس های او را بشوید و غذای او را آماده کند و فرشش را بگستراند.

 

7- او را از مسئولیت های سوگندهایش رها سازی، دعوت او را اجابت کنی، در بیمارستان او را عیادت نمائی، بر جنازه اش حاضر شوی، اگر دانستی که او را حاجتی دارد در ادای حاجت او شتاب کنی، تاخیر در روای حاجت او نکنی که او اظهار آن کند، بلکه زودتر به رفع نیازش بپردازی.

 

سپس امام صادق (ع) گفتارش را با این جملات به پایان رساندند : « فإذا فعَلتَ ذلِکَ وَصَلتَ ولایَتکَ بوِلایَتِهِ وَ ولایَتِهِ بولایَتِکَ؛ وقتی چنین کردی، دوستی خود را به دوستی او و دوستی او را به دوستی خود پیوند دادی. »{ اصول کافی، جلد2، صفحه 169}

 

شیعه منتظر اگر چه نتواند تغییری اساسی و بنیادین در جامعه اش بوجود بیاورد ( که این هم امری شدنی است )،حداقل تا آنجا که توان دارد ضعیفان و بیچارگان را دستگیری نماید و به فقیران و مستمندان عطوفت و مهربانی بورزد و در خیرخواهی دیگران کوتاهی نکند، حفظ اسرار دیگران نماید، تحمل مسئولیت نماید، در رفع مشکلات دیگران مانند مشکلات خود می کوشد و هرگز کمبود های مردم را به گردن رهبران معصوم خویش نمی اندازد و به عبارت جامع و کامتلر رعایت حقوق برادران دینی خود را می نماید و حقوق آنها را بر حق خویش مقدم تر می داند.

 

 از آنجا که دوران غیبت حضرت مهدی (عج) فتنه ها فزونی می گیرند و نابسامانی های اجتماعی افزایش می یابد، فلذا کسانی که تحت ظلم و ستم قرار می گیرند و حقوق آنها پایمال می گردد و از رسیدن به حق مسلم خویش محروم می مانند، در این برهه زمانی است که وظایف شیعیان و منتظران که همانا یکی از مهمترین آنها دفاع و رعایت حقوق برادران دینی خویش می باشد از اهمیت خاصی برخوردار می گردد این جاست که شیعیان و منتظران امام زمان (عج) باید تا آنجا که در توان دارند باید در مهار این فتنه ها و نابسامانی ها تلاش نمایند و به یاری مظلومان و ستمدیده گان و محرومان و بیچارگان برخیزند و در احقاق حقوق آنها لحظه ای ساکت و آرام و قرار نگیرند. چنین کسی مورد لطف و رضایت امام عصر (عج) که یکی از اهداف حکومت ایشان اجرای عدالت و یاری مظلومان و ستمدیده گان می باشد قرار می گیرد و از یاران آن بزرگوار به شمار می آید همچین فردی اگر قبل از ظهور امام زمان (عج) از دنیا برود و امام زمان (عج) ظهور و قیام نماید، او شهید به شمار خواهد آمد.

 

************************************************************************

 

منبع : کتاب وظایف شیعیان در زمان غیبت امام زمان (عج) ، نویسنده : سید رضی سید نژاد

 

   یکشنبه 23 مهر 1396نظر دهید »

 

سوالی که در این مورد مطرح است، این است که ابابکر و عمر، با وجود تمام ظلم هایی که بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) روا داشتند، - که این خود، دلیل عدم اعتقاد آنان به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود – پس چرا تسلیم دعوت پیامبر شدند.

 

راوی «سعد بن عبد الله » می گوید : وقتی به عرض حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) رساندم که ؛ شخصی از مخالفین، همیشه از من می پرسد : بگو ابابکر و عمر با رضایت و رغبت مسلمان شدند و یا با بی میلی و ناخرسندی درونی مسلمان شدند ؟ امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) فرمودند : « چرا به آن شخص نگفتی که آن دو (ابابکر و عمر) به خاطر طمع مسلمان شدند.

 

« و بعد  اضافه فرمودند :» جریان از این قرار است که ابابکر و عمر معمولا با یهودیان نشست و برخاست داشتند و اخباری را که یهودیان از تورات و دیگر کتب آسمانی، که در مورد حوادث و رویداد های روزانه و به خصوص جریان ظهور حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و پایان پیروزمندانۀ آن، دریافت می کرده اند و جویا می شدند و یهودی ها هم به آنها می گفتند: همان گونه که بخت النّصر بر بنی اسرائیل چیره شد و همۀ بنی اسرائیل را در برابر خود تسلیم نمود، محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) هم می آید و بر تمام عرب مسلط می شود.

 

البته با این تفاوت که محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) وقتی آمد، به دروغ ادعا می کند که پیامبر است ، پس از این ( با این سابقۀ ذهنی) بود که ابابکر و عمر به حضور حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیدند و با گفتن شهادت « لا اله الا الله » به کمک آن حضرت شتافتند و به طمع این که هریک از آن دو، بعد از پیروزی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و تسلیم شدن عرب و آرام گشتن اوضاع، به حکومت یکی از ولایات گماشته شوند، با حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بیعت کردند.

 

و بعد از آنکه از رسیدن به حکومت و ریاست دلخواه خود، از طرف حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) مایوس شدند، در بازگشت از جنگ تبوک، روبند و نقاب بر صورت زدند و به همراه عده ای از منافقین همانند خویش از کوه عقبه بالا رفتند، و شتر پیامبر را رم دادند تا آن حضرت را به قتل برسانند.

 

اما تدبیر خداوند بر حیلۀ آنها پیروز شد و خداوند مکر و دشمنی آنان را به خودشان بازگرداند و با همان خشم و کینه بازگشتند و از کار زشت خود، هیچ فایده ای ندیدند.

 

اتفاقا نظیر همین مساله، در زمان حضرت علی (علیه السلام) پیش آمد، که طلحه و زبیر به حضور علی بن ابیطالب (علیه السلام) رسیدند و هریک از آن دو به طمع رسیدن به حکومت و ریاست یکی از شهر ها، با  حضرت علی ( علیه السلام ) بیعت کردند.

 

اما وقتی از رسیدن به پست هایی که لیاقتش را نداشتند، مایوس گردیدند، بیعت با علی (علیه السلام ) را شکستند و بر علیه آن حضرت دست به شورش زدند و خداوند به گونۀ زمین خوردن دیگر عهد شکنان، آن دو را بر زمین زد و نابود ساخت.»

 

 ************************************************************************

  منبع : کتاب فرهنگ سخنان حضرت مهدی (عج) ، نویسنده : محمد دشتی

   یکشنبه 23 مهر 1396نظر دهید »

“بانگ ادرک اخا” با نوای زنده یاد حسین سعادتمند

15067608763cff099a1136e728ab41b5c8749fb1a2.mp3

کلیدواژه ها: بانک ادرک اخا
   شنبه 8 مهر 1396نظر دهید »

? چرا عزاداری امام حسین(ع) از اول محرم شروع می‌شود؟

?عزاداری دهۀ اول محرم یک نوع اعلام آمادگی برای #نصرت است تا صرف #سوگواری.

✍️ یادداشت مهم استاد پناهیان درباره محرم:

?اینکه چرا مراسم عزاداری برای #اباعبدالله(ع) از اول دهۀ محرم آغاز می‌شود، دلائل مختلفی می‌تواند داشته باشد:
?شاید به اعتبار فرمایش #امام_رضا(ع) است که می‌فرماید از اول دهۀ محرم #حزن و اندوه در چهرۀ پدرم دیده می‌شد و حالت عزادار به خود می‌گرفتند. در روایت آمده است که امام رضا(ع) فرمودند: هنگامی که ماه محرم شروع می‌شد، دیگر کسی پدرم را خندان نمی‌دید و هر روز ناراحتی او بیشتر می‌شد تا روز دهم محرم. پس وقتی روز دهم می‌رسید، آن روز روز #مصیبت و اندوه و گریۀ او بود. (کَانَ أَبِی ع إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ… امالی صدوق/128) در روایت مشهور دیگری وقتی پسر شبیب در اول محرم بر امام رضا(ع) وارد شد، حضرت برای او #ذکر_مصیبت #شهادت و #اسارت #اهل_بیت(ع) را کردند. (دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا ع فِی أَوَّلِ یَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ.. #امالی_صدوق/130)

?شاید به این دلیل باشد که عزاداران قبل از عاشورا با ده شب عزاداری بتوانند خود را برای حضور در غم بزرگ #عاشورا آماده کنند. چرا که پس از یک هفته عزاداری، حضور در ذکر مصیبت هولناک عاشورا قابل تحمل‌تر خواهد بود. تمام عزاداران می‌دانند که اگر عزاداری از #روز_عاشورا شروع می‌شد چقدر ذکر مصیبت‌ها در عاشورا دردناک‌تر و غیرقابل تحمل‌تر می‌شد. اینکه پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً»(#مستدرک_الوسائل/10/318) این حرارت را هر کسی حس کرده باشد، می‌داند بی‌مقدمه وارد روز عاشورا شدن بسیار دشوار است.

?از طرف دیگر ممکن است یک دهه عزاداری قبل از عاشورا برای بعضی‌ها کسب توجه و آمادگی برای ایجاد سوز در روز دهم باشد. کسانی که دل غافلی دارند یا در اثر توجه به تعلقات دنیا احساس محبتشان به امام حسین(ع) کم شده باشد ده روز فرصت دارند تا در #محافل_عزاداری با شنیدن #مواعظ و معارف دینی آمادگی لازم را کسب نمایند تا مبادا در روز #مصیبت بزرگ #اباعبدالله_الحسین(ع) بی‌احساس و بی‌توجه حضور پیدا کنند.

?و شاید حکمت آن این باشد که در واقع این عزاداری دهۀ اول محرم یک نوع اعلام آمادگی برای #نصرت است تا صرف #سوگواری، و گویی عزاداران به قصد یاری اباعبدالله الحسین(ع) از همان ابتدای محرم به #خیمۀ_اباعبدالله_الحسین(ع) می‌روند که مولایشان را غریب نگذارند.
? به همین دلیل #عزاداری دهۀ #عاشورا رنگ و بوی حماسی دارد و #دسته های #عزا با علائم دسته‌های رزمی در میادین دیده می‌شوند. در حالی که عزاداری از عصر عاشورا و #شام غریبان به بعد تنها رنگ و بوی غم به خود می‌گیرد و حتی رسم شده است از #ظهرعاشورا به بعد بیرق ها را به علامت #شهادت اباعبدالله الحسین(ع) می‌خوابانند و دیگر برافراشته نگه نمی‌دارند.

?علیرضا پناهیان- 20 مهرماه


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 31 شهریور 1396نظر دهید »

 

عن ابي عبد اللَّه (عليه السّلام) قال:«من أحبّ أن يعلم اقبلت صلاته أم لم تقبل، فلينظر هل منعته صلاته عن الفحشاء و المنكر؟ فبقدر ما منعته قبلت منه.»

 

امام صادق علیه السلام فرمودند:
هر كه دوست دارد بداند نمازش پذيرفته است يا نه، بنگرد كه آيا نمازش او را از زشتيها و بديها باز داشته است؟ همان اندازه كه نمازش مانع بديها بوده در همان حدّ از او پذيرفته مى‏شود.

 

البحار، ج 82، ص 198


موضوعات: حدیث
   سه شنبه 21 شهریور 13961 نظر »

امام علی علیه السلام:

«لا یؤنِسَنَّک اِلاَّ الحَقُّ: مبادا جز حق، با تو اُنس بگیرد.»

 

نهج البلاغه، قسمتی از خطبه ۱۳۰


موضوعات: حدیث
   دوشنبه 20 شهریور 1396نظر دهید »

کلیدواژه ها: شهید مطهری, قسم خوردن

موضوعات: سخنان ناب
   یکشنبه 19 شهریور 1396نظر دهید »

 

دوربین اول:
اولین دوربین ، دوربین خود خدا است. آیا نمی دانند که خدا آنها را نگاه می کند و چه زیباست جمله ی امام راحل که فرمودند: عالم محضر خدا است ، در محضر خدا معصیت نکنید. علق:14

دوربین دوم:
پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله. ای پیامبر ما تو را در امت گذاشته ایم، هم شاهد هستی و آنها را می بینی. هرکاری بکنند آنها را می بینی.و مبشراً، پیغمبر به باطن بهشت بشارت می دهد. و نذیرا، و انذار به جهنم می دهد. این هم دوربین دوم است. احزاب:45

دوربین سوم:
امامان معصومین علیهم السلام . پیغمبر به مردم بگو هر کاری می خواهید بکنید،بکنید. اما اعمال شما را خدا می بیند، پیغمبر می بیند و امامان نیز می بینند. توبه:105

دوربین چهارم:
شهدا .
وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبیلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاء وَلَكِن لاَّ تَشْعُرُونَ بقره:154

دوربین پنجم:
ملائک مقرب خدا . از شما حرکتی سر نمی زند مگر اینکه دو مأمور در حال نوشتن آن هستند. یکی مأمور نوشتن خوبی ها و یکی مأمور نوشتن بدی ها است.قاف:18

دوربین ششم:
زمین . روز قیامت همین زمینی که ما روی آن نشسته ایم می آید و خبرهای خود را می دهد. زلزال:4

دوربین هفتم:
زمان . آیات اول سوره ی بروج. روایات صریح از وجود امیرالمومنین علی علیه السلام داریم که شب جمعه اعمال شما را فیلمبرداری می کنند. شب و روز عرفه اعمال شما را فیلم برداری می کنند. ایام هم موجود زنده هستند.

دوربین هشتم:
هشتمین دوربین که از همه تکان دهنده تر است ، اعضاء و جوارح ما می باشند. آیه ی بیست و بیست و یک سوره ی فصلت.این دست با همین پوست بر سر یک یتیم زد. می گویم اگر من لذتی هم بردم، با شما اعضاء و جوارح بردم. می گویند ما مأمور مخفی خدا بودیم. خدا امروز به من گفته که به حرف بیایم.

بنابراین اگر از باطن اعمال نمی ترسیم و به سراغ آن نمی رویم لااقل ، به این دوربین ها توجه کنیم. دوربین ها ما را کنترل می کنند.
وجود دور بین ها یعنی #هدف_از_زندگی گناه و بیهودگی نیست!


Howzehir@


موضوعات: سخنان ناب
   یکشنبه 19 شهریور 1396نظر دهید »


موضوعات: حدیث
   یکشنبه 19 شهریور 1396نظر دهید »

 

گلایه چهل سال پیش شهید مطهری از یک بیماری در جامعه ما که امروز همچنان باقی است


موضوعات: سخنان ناب
   پنجشنبه 16 شهریور 1396نظر دهید »

 

 

آیا «موفقیت» در این جهان فقط به «مقدار تلاش» بستگی دارد؟

از نظر منطق مادّى، جهان نسبت به مردمى كه در راه صحيح و يا راه باطل، راه عدالت يا راه ظلم، راه درستى يا راه نادرستى مى‌روند بى‌طرف و بى‌تفاوت است؛ نتيجه كارشان بسته است تنها به يک چيز: «مقدار تلاش» و بس.

ولى در منطق فرد باايمان، جهان نسبت به تلاش اين دو دسته بى‌طرف و بى‌تفاوت نيست؛ عكس‌العمل جهان در برابر اين دو نوع تلاش يكسان نيست، بلكه دستگاه آفرينش حامى مردمى است كه در راه حق و حقيقت و درستى و عدالت و خيرخواهى تلاش مى‌كنند:

إنْ تَنْصُرُوا اللهَ يَنْصُرْكُمْ؛ اگر خدا را يارى كنيد (در راه حق گام برداريد) خداوند شما را يارى مى‌كند(محمّد/۷).

 

استاد مطهری، انسان و ایمان، ص۴۱

   چهارشنبه 15 شهریور 1396نظر دهید »

 

کعبه، رمز وحدت و استقلال مسلمین

 

امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «کعبه پرچم اسلام است». یعنی همان طوری که پرچم‌ها رمز اتحاد و یگانگی جمعیت‌ها و نشانه همبستگی آنهاست و برپا بودن آن علامت حیات آنهاست، کعبه برای اسلام این‌چنین است.

در حدیث دیگری وارد شده: مادام که کعبه بپاست اسلام بپاست، یعنی مادام که حج زنده و باقی است اسلام زنده و باقی است. کعبه پرچم مقدس اسلام است، رمز وحدت و استقلال مسلمین است.

از اینجا می‌توانیم بفهمیم که منظور اسلام این نبوده که مردم ندانسته و نفهمیده بروند به مکه و فقط یک سلسله مناسک که برای خود آنها نامفهوم است به‌جا آورند. منظور اصلی این است که تحت لوای کعبه به صورت یک قوم واحد و ملت واحد و هم‌عزم و هم‌رزم گرد آیند.

 

  استاد مطهری، حج، ص۲۴

   سه شنبه 14 شهریور 1396نظر دهید »

 

 

پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله:


مَن رَفَعَ قِرطاسا مِنَ الأْرضِ مَكتوبا عَلَیهِ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ إجلالاً لِلّهِ ولاِسْمِهِ عَنْ أن یُداسَّ كانَ عِندَ اللّه‏ِ مِنَ الصِّدِّیقینَ و خُفِّفَ عَن والِدَیهِ و إن كانا مُشرِكَینِ؛


هر كس كاغذى را كه روى آن بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم نوشته شده است از روى زمین بردارد و این كار براى بزرگداشت خداوند و جلوگیرى از اهانت به نام او باشد، نزد خداوند از صدیقین ب‏شمار مى‏ رود و از بار گناه پدر و مادرش برداشته خواهد شد، حتى اگر مشرك باشند.

 


مستدرك الوسائل، ج1، ص 323


موضوعات: حدیث
   سه شنبه 14 شهریور 1396نظر دهید »

مسلمان كسى است كه هم درد خدا را داشته باشد و هم درد خلق خدا را

 

کلیدواژه ها: حریص, خدا, خلق, درد خدا, مسلمان

موضوعات: سخنان ناب, کلیپ
   سه شنبه 14 شهریور 1396نظر دهید »

 

 

آنجا كه انسان پاى‌بند «لذت» شد تعالى روح از او گرفته مى‌شود چه رسد به آنجا كه پاى‌بند «گناه» باشد


موضوعات: سخنان ناب, کلیپ
   دوشنبه 13 شهریور 1396نظر دهید »

 

 

یک تصور باطل و رایج: با دوست بد معاشرت دارم ولی مواظبم و از او اثر نمی‌پذیرم


موضوعات: سخنان ناب
   شنبه 11 شهریور 1396نظر دهید »


امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: خدا اختیار همه کارها را به مومن واگذاشته؛ ولی ذلت پذیری را به وی وانگذاشته است.
آیا نشنیده ای که خدای متعال می فرماید:"همه عزت از آن خدا و پیامبرش و مومنان است” ؟
… پس مومن عزیر است و ذلیل نیست. مومن از کوه نفوذ ناپذیر تر است زیرا کوه با ضربه های کلنگ کاسته می شود اما با هیچ ابزاری نمی توان از ایمان مومن کاست.»


« تهذیب الاحکام، جلد ۶ صفحه ۱۷۹»


موضوعات: حدیث
   شنبه 11 شهریور 1396نظر دهید »

امام صادق علیه السلام می فرمایند : هر یک از شما باید روز جمعه خود را آراسته ساخته، غسل کرده و عطر بزند، ریش خود را شانه کرده و بهترین لباسش را بپوشد و برای رفتن به نماز جمعه آماده شود، و باید در روز جمعه با وقار بوده و خوب عبادت کرده و تا می تواند، کارهای خیر انجام دهد، خداوند از کارهایی که در روی زمین انجام می گیرد با خبر است و پاداش نیکی های آن را دو برابر می کند .

 

اصول کافی، ج 3 ص 417


موضوعات: حدیث
   جمعه 10 شهریور 1396نظر دهید »

پيامبر صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏ آله :
أعظَمُ أهلِ عَرَفاتٍ جُرما مِنِ انصَرَفَ و هُوَ يَظُنُّ أنَّهُ لَن يُغفَرَ لَهُ ؛ ‏

پيامبر صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله :
گناه كارترين فرد در عرفات كسى است كه از آن‏جا باز گردد در حالى كه گمان مى‏ برد آمرزيده نخواهد شد .

بحار الأنوار ، ج 99 ، ص 248 .


موضوعات: حدیث
   پنجشنبه 9 شهریور 1396نظر دهید »

 

امام در وصیتنامه خود فرموده‌اند در منى ده سال براى من مجلس گریه و روضه بگیر*، البته آن زمان روضه نمى‌گفتند اما امام باقر علیه السلام فرموده بودند، پول لازم براى ده سال را گذاشته‌اند تا ایشان شیعیان و دوستان و دوستداران امام را دعوت کنند و اشک ماتم بر فقدان حضرت باقر العلوم النبیین بریزند.
این وصیت سه وجه‌ تأمل برانگیز دارد، اول! برگزارى عزا براى فردى تا ده سال یاد او را زنده نگه مى‌دارد و آن فرد اگر متوفاى قابلى باشد در ذهن‌ها نهادینه مى‌شود، دوم! چه بسا ایشان مى‌دانست و عمد داشتند که این کار باعث مى‌شود به شکل تلقائى یا بهتر بگویم خودکار سال یازدهم و دوازدهم برگزار خواهد شد. سوم! مى‌فرماید مجلس عزا و گریه چرا چون مردم تجمع کنند بالاخره یکى از میان جمع بر مى‌خیزد مى‌پرسد چرا گریه مى‌کنید که در این پرسش‌ها، زمینه مهیا مى‌شود تا بگویند امام ما را کشتند و شهید کردند! داستان را بگویند تا همه بدانند ده سال قبل یا نه سال قبل امام را مظلومانه به شهادت رساندند که با اندکی تأمل افراد در این مورد، سؤالی در اذهان ایجاد می‌شود که همین کافی است.

 

*فروع کافی ،ج5 ،ص 70


موضوعات: حدیث
   پنجشنبه 9 شهریور 1396نظر دهید »


موضوعات: سخنان ناب, عکس, شهدا
   چهارشنبه 31 خرداد 1396نظر دهید »


موضوعات: حدیث, عکس
   دوشنبه 29 خرداد 1396نظر دهید »


موضوعات: سخنان ناب, عکس
   سه شنبه 12 اردیبهشت 1396نظر دهید »


موضوعات: حدیث, عکس
   یکشنبه 10 اردیبهشت 13961 نظر »

 

 


موضوعات: حدیث, مناسبتها
   جمعه 18 فروردین 1396نظر دهید »

امام صادق ـ علیه السلام ـ (به مفضّل فرمودند):

 

«اکتب و بثّ علمک فی اخوانک فان متّ فأورث کتبکَ بنیکَ فانّه یأتی علی النّاس زمان هرج لا یأنسون فیه إلاّ بکتبهم:دانش خویش را به نگارش درآر و در میان برادرانت گسترده دار؛ و چون مرگت فرارسد، نگاشته های خویش را برای فرزندانت به ارث گذار که مردمان را روزگاری پریشان در پیش است که در آن به جز نوشتار همدمی ندارند.»

(اصول کافی،ترجمه: کوه کمره ای،ج1،ص153)


موضوعات: حدیث, پژوهش
   جمعه 18 فروردین 1396نظر دهید »


امام امیرمؤمنان علی  علیه السلام فرمودند :

 

«لا ینفع اجتهاد بغیر تحقیقٍ: هر تلاشی که در آن تحقیق و حقیقت جویی نیست، بهره ای ندارد.»

 

(معجم الفاظ غرر الحکم، ص 249)


موضوعات: حدیث, پژوهش
   پنجشنبه 17 فروردین 1396نظر دهید »


 

امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند:

 

«تأمّل یا مفضّل! ما أنعم اللّه [به علی الانسان] … الکتابة الّتی بها تقیّد أخبار الماضین للباقین و أخبار الباقینَ للآتین و بها تخلد الکتب فی العلوم و الآداب و غیرها … : بیندیش ای مفضّل! از نعمتهای الهی بر آدمی “نوشتن” باشد که رخدادهای گذشتگان را برای بازماندگان و رویدادهای زندگان را برای آیندگان به بند می کشد و به قلم کتابهای علمی و اخلاقی و جز آن جاودانه می شود.»

 

(مستدرک الوسائل، ج 13، ص 258)


موضوعات: حدیث, پژوهش
   چهارشنبه 16 فروردین 1396نظر دهید »


 

پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمودند:

 

«تلاث تخرق الحجب و تنتهی الی ما بین یدی اللّه: صریر أقلام العلماء و وطی أقدام المجاهدین و صوت مغازل المحصنات: سه بانگِ طنین انداز است که پرده ها را می درد و پژواک آن در نهایت به خدا می رسد: بانگ قلمهای دانشمندان؛ بانگ قدمهای مجاهدان؛ و بانگ چرخ بافندگی زنان پاکدامن.»

(تفسیر نمونه، ج 24، ص 377)


موضوعات: حدیث, پژوهش
   سه شنبه 15 فروردین 1396نظر دهید »

 

پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ  فرمودند:

 

«… القلم من اللّه نعمة عظیمة ولولا القلم لم یستقم الملک و الدّین و لم یکن عیش صالح: قلم نعمت بزرگ پروردگار است؛ و اگر قلم نبود، سیاست و دیانتی استوار نمی شد و زیستن خوشی در روزگار نبود.»

 

(مستدرک الوسائل، ج 13، ص 258)


موضوعات: حدیث, پژوهش
   دوشنبه 14 فروردین 1396نظر دهید »


موضوعات: سخنان ناب, عکس, پژوهش
   یکشنبه 13 فروردین 13961 نظر »


موضوعات: حدیث, عکس
   سه شنبه 9 آذر 1395نظر دهید »

 

گفتم…گفتی

گفت …

گفتم  : خسته ام !

گفتی : لا تقنطوا من رحمه الله  -

از رحمت خدا نا امید نشوید (زمر/53)

گفتم : هیچ کس نمی داند دردل ماچه میگذرد

گفتی : ان الله یحول بین المرء و قبله -

خدا حائل است بین انسان و قلبش (انفال/24)

گفتم : غیر از تو کسی را ندارم

گفتی :  نحن اقرب الیه من حبل الورید -

ما از رگ گردن به انسان نزدیک تریم (ق/16)

گفتم: ولی انگار اصلا” من را فراموش کرده ای

گفتی : فاذکرونی اذکرکم –من رایاد کنید تا  به یاد شما باشم (بقره/152)

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟گفتی: و ما یدریک لعل الساعه تکون قریبا -

تو چه میدانی شاید موعدش نزدیک باشد (احزاب/63)

گفتم : تو بزرگی و نزدیکیت برای من کوچک خیلی دور ودست نیافتنی است تا اون موقع چیکار کنم؟

گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله - کارهایی که به تو گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کند (یونس / ۱۰۹)

گفتم: خیلی خونسردی , تو خدائی و صبور, من بنده ات هستم وظرف صبرم کوچک ….یه اشاره کنی تمومه

گفتی: عسی ان تحبوا شیئا” و هو شر لکم- شاید چیزی که تو دوست داری به صلاحت نباشد (بقره/216)

گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل … اصلا” چطور دلت میاد؟

گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم- خدا نسبت به همه مردم مهربان است (بقره/143)

گفتم: دلم گرفته

گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا، مردم به چه  چیزهایی دل خوش کرده اند،

باید به فضل و رحمت خدا شاد بود

گفتم: اصلا” بی خیال  توکلت علی الله

گفتی: ان الله یحب المتوکلین - خدا اونایی رو که توکل می کنند را دوست دارد

(آل عمران/159)

گفتم:خیلی مخلصیم و این بار  گفتی :

حواست را خوب جمع کن. یادت باشه که :ومن الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه

خیر اطمان به و ان اصابته فتنه انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الاخره -

بعضی از مردم خداررا فقط به زبان عبادت میکنند.اگر خیری به آنهابرسد  امنییت و آرامش

پیدا می کنند و اگر بلایی سرشان بیاید تاامتحان شوند روی گردان می شوند

 

   پنجشنبه 13 خرداد 1395نظر دهید »

بسم رب العشق، رب العالمین
عشق مولایم، امیرالمومنین
فاطمه تعبیر دوری از عذاب
بهترین تفسیر از ام الکتاب
مادر یکتای هستی از عدم
مادر لوح و قلم، روح قسم
جسم ناسوتی او روح فلک
روح لاهوتی او جسم ملک
دست تقدیر خدا بر عالمین
مادر ارباب مظلومم حسین
حجت کبری است بر کل حجج
با دعایش می رسد یوم الفرج
جنتی که زیر پای مادر است
خاک پای دختر پیغمبر است
آنکه حق جنت به او تقدیم کرد
نار را جنت به ابراهیم کرد
انبیا درند و دریا فاطمه
لم یکن ایجاد لولا فاطمه
ارث مادر بر تمام اولیاء
علم و حلم و صدق و تسلیم و رضا
در امامت گر علی تکثیر شد
بچه شیر از شیر مادر شیر شد
تا امید جود از دادار از اوست
رونق بازار استغفار از اوست
حق چو در محشر هویدا می شود
مومن از مجرم مجزا می شود
روح در عشاق او چون می دمند
صور این الفاطمیون می دمند
خلق در محشر پیاده او سوار
هاتفی آواز می دارد کنار
کور باد و دور باد هر کس که هست
هان که اجلال نزول فاطمه ست
آمده عرش خدا را قائمه
آمده ناموس یزدان فاطمه
گفت احمد: مرتضی جان من است
حافظ زهرا و قرآن من است
ناجی کل بشر هستیم ما
امت خود را پدر هستیم ما
حال اگر باب مسلمانان علی ست
مادر خود خوب فهمیدیم کیست
روز وصل دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران، یاد باد
یاد پشت خاکریز جبهه ها
یاد یاران عزیز جبهه ها
یاد مجنون و شلمچه یاد هور
یاد کارون و فرات و کرخه، نور
نام سرداران برادر بود و بس
فاطمه در جبهه مادر بود و بس
مادریّش را چو باور داشتیم
گرد خود صدها برادر داشتیم
داغ مادر جان ما را شمع کرد
گرد فرزند رشیدش جمع کرد
ای برادر حال مادر خوب نیست
پای بستر، حال حیدر خوب نیست
فاطمه در غشوه های احتزار
مرتضی در رعشه های اضطرار
گوش دل های همه بر پشت در
بر وصیت های مادر با پدر
فاطمه یک نغمه دارد زیر لب
صحبت از کفن است و دفن نیمه شب
صحبت از بی یار و بی یاور شدن
غسل دادن از ورای پیرهن
صحبت سجاده و چادر نماز
نیمه ی شب، زینب و راز و نیاز
ای که غم ها را عسل کردی علی
پس چرا زانو بغل کردی علی
ای به جنت همنشین فاطمه
ای امیر المومنین فاطمه
ای که بر ارض و سما هستی امیر
جان زهرایت سرت بالا بگیر
آن که باید این چنین باشد منم
شرمگین و دل غمین باشد منم
خواستم یاری کنم اما نشد
ریسمان از دست هایت وا نشد
مرگ چون آید برایت کام من
گریه کن بر من و بر ایتام من
شد صدای فاطمه آرام تر
ای برادر ها همه آرام تر
ناله ی جانسوز می آید به گوش
صحبت از یک روز می آید به گوش
صحبت از یک روز گرم و آتشین
داستان یک بدن روی زمین
داستان خیمه ی افروخته
دختران و گیسوان سوخته
ماجرای مادر بی طفل چیست
ساقی تشنه کنار آب کیست
قصه ی سرباز در گهواره چیست
داستان گوش های پاره چیست
داستان سر بریدن از قفا
غارت دار و ندار خیمه ها
بارش باران سنگ از روی بام
صحبت از بازار شوم شهر شام
زینب و بند اسارت وای وای
اهل بیت و این جسارت وای وای


شاعر: محمود کریمی


منبع: موسسه جهانی سبتین


موضوعات: شعر, مناسبتها
   یکشنبه 23 اسفند 1394نظر دهید »

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء سلام اللّه علیها : ابَوا هِذِهِ الاْ مَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلىُّ، یُقْیمانِ اءَودَّهُمْ، وَ یُنْقِذانِ مِنَ الْعَذابِ الدّائِمِ إ نْ اطاعُوهُما، وَ یُبیحانِهِمُ النَّعیمَ الدّائم إنْ واقَفُوهُما: حضرت محمّد صلّى اللّه علیه و آله و علىّ علیه السلام ، والِدَین این امّت هستند، چنانچه از آن دو پیروى کنند آن ها را از انحرافات دنیوى و عذاب همیشگى آخرت نجات مى دهند؛ و از نعمت هاى متنوّع و وافر بهشتى بهره مندشان مى سازند.(بحارالا نوار: ج ۲۳، ص ۲۵۹، ح ۸)


موضوعات: حدیث
   یکشنبه 23 اسفند 1394نظر دهید »

و از امام حسن مجتبی روایت است که فرمود: در شب جمعه مادر در محراب عبادت خود ایستاد و مشغول بندگی خداوند گردید و پیوسته در رکوع و سجود و قیام و دعا بود تا صبح طلوع کرد، شنیدم که پیوسته برای مؤمنین و مؤمنات دعا می کرد و آن ها را نام می برد و دعا برای آن ها بسیار نمود ولی برای خود دعا نکرد. پس گفتم: ای مادر چرا برای خود دعا نکردی چنان که برای دیگران دعا نمودی؟ فرمود: یَا بُنَیَّ الجَارُ ثُمَّ الدَّار؛ ای پسر جان من، اوّل همسایه را باید رسید سپس خود را.

*********** 

منبع: سایت پرسمان دانشجویی-اخلاق


موضوعات: حدیث
   سه شنبه 4 اسفند 1394نظر دهید »

سروده آیت الله وحید خراسانی درباره حضرت زهرا(س)


عقلِ کل را دخترى و علمِ کل را همسرى
زینت عرش خدا پرورده دامان توست
یازده خورشید چرخ معرفت را مادرى
آن که بُد منّت وجودش بر تمام ما سوى
گشت ممنون عطاى حق که دادش کوثرى
از گلستان تو یک گُل خامس آل عباست
اى که در آغوش خود خون خدا مى پرورى
مقتداى حضرت عیسى بود فرزند تو
آن چه در وصف تو گویم باز از آن برترى
در قیامت اولین و آخرین سرها به زیر
تا تو با جاه و جلال حق ، زمحشر بگذرى
بر بساط قرب بگذارد قدم چون مصطفى
تو بر او هستى مقدّم ، گرچه او را دخترى
کهنه پیراهن چو بر سر افکنى در روز حشر
غرقه در خون خدا برپا نمایى محشرى
با چه ذنبى کشته شد مؤوده آل رسول
بود آیا اینچنین، أجرِ چنان پیغمبرى
قدر تو مجهول و مخفى قبر تو تا روز حشر
جز خدا در حق تو کس را نشاید داورى
شمع جمع آل طه بضعه خیر الورى
دختر شمس الضحا و همسر بدر الدّجى
آفتاب برج عصمت گوهر درج شرف
لیلة القدر وجود و سرّ و ناموس خدا
آن که بنشاندش به جاى خود امام الانبیاء
وان که بُد آمینِ او شرط دعاى مصطفى
مبدأ جسمش بُد از اثمار اشجار بهشت
منتهاى روح پاک او حریم کبریا
ز آدم و عیسى نبودش کفو و مانندى به دهر
شد در اوصاف کمال او هم تراز مرتضى
در مدیحش عقل شد حیران و سرگردان چو دید
هست مدّاحش خدا، وصف مقامش هل أتى
پا ورم کرد از نماز و دست و بازو از جهاد
سینه او شد سپر در راه حق روز بلا
رفت از دار فنا بشکسته دل آزرده تن
آن که بُد آزردنش ایذاء ختم الانبیاء
گفت حیدر در غروب آفتاب عمر او
تار شد دنیا و روشن شد به تو دار بقاء
دختر خیر الورى و همسر فخر بشر
علم مخزون، غیب مکنون در ضمیرش مستتَر
لیلة القدر، نزول کل قرآن مبین
مطلع الفجر ظهور منجى دنیا و دین
آسمان یازده خورشید تابان وجود
روشن از نور جمالش عالم غیب و شهود
شمع جمع اهل بیت و نور چشم مصطفى
مهجه قلبى که آن دل بود قلب ماسوى
آیه تطهیر وصف عصمت کبراى او
هل أتى تفسیرى از دنیا و از عقباى او
تا قیامت شد به او روشن چراغ عقل و دین
منتشر از او به دنیا نسل خیر المرسلین
اندر آن روزى که وا نفسا بگویند انبیا
شیعتى گویان بیاید او به درگاه خدا
مصحف او لوح محفوظ قضاء است و قدر
در حدیث لوحِ او برنامه اثنى عشر
علم ما کان و یکون ثبت است اندر دفترش
نى سلونى گفته در عالم کسى جز همسرش
اوست مشکاة دو مصباحى که شد عرش برین
زینت از آن دو ، چراغ راه رب العالمین
میوه باغ وجودش حلم و جود مجتبى است
حاصل آن عمر کوتاهش شهید کربلا است
زینب آن اسطوره صبر و شجاعت دخترش
گوى سبقت برده در اسلام و ایمان مادرش
دامنش جان جهان و یک جهان جان پرورید
وه چه جانى که خداوند جهان او را خرید
خون بهاى خون او شد ذات قدّوس خدا
گشت کشتى نجات خلق و مصباح الهدى
منقطع شد وحى بعد از رحلت خیر الأنام
لیک جبریل امین بنمود در کویش مقام
بود امین وحى دائم در صعود و در نزول
تا گذارد مرحمى بر قلب مجروح بتول
دل شکسته بود و از هجر پدر بیمار بود
پشت و پهلو هم شکسته از در و دیوار بود
تسلیت مى داد او را ذات پاک ذو الجلال
تا بکاهد زان غم و آن رنج و آن درد و ملال
عطر و بوى و رنگ و روى و خُلق و خَلق عقل کل
ساطع و لامع بُد از آن بضعه ختم رسل
زین سبب روح القدس شد در حریم او مقیم
تا در آن آئینه بیند صاحب خُلق عظیم
زین قفس چون مرغ روحش رو به رضوان پر کشید
رفت جبریل امین و از مدینه دل برید
مرتضى آن قطب عالم لنگر دنیا و دین
عرش علم و روح ایمان و امیرالمؤمنین
آنکه در تسلیم و صبرش عقل شد مبهوت و مات
کرد در فقدان این همسر تمناى ممات
بود زهرا رکن آن رکن زمین و آسمان
رفت و ویران شد سر و سامان آن شاه جهان
صورتى کو خَلق و خُلق عقل کل را مى نمود
گشت پنهان نیمه شب در خاک غم، امّا کبود
ماهتاب آسمان عصمت و عفّت گرفت
کس نداند جز على آخر چه بگذشت و چه بود
دیده عالم ندیده زهره اى مانند زهرا
دخترى مادر نزاده کو شود اُمّ ابیها
شد خدا راضى به آنچه فاطمه راضى به آن شد
متفق شد در رضا و در غضب با حق تعالى

********** 

منبع: سایت پرسمان دانشجویی-اخلاق


موضوعات: شعر
   سه شنبه 4 اسفند 13941 نظر »

آیت الله بهجت (ره): مهم تر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی (عج)، دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار حضرت تا ظهور او می باشد.

   سه شنبه 4 اسفند 1394نظر دهید »

آیت الله بهجت (ره): اگر مساله امام شناسی بالا رود، خداشناسی هم بالا می رود؛ زیرا چه آیتی بالاتر از امام (علیه السلام)؟! امام آینه ای است که حقیقت تمام عالم را نشان می دهد.


موضوعات: سخنان ناب, امامت
   سه شنبه 4 اسفند 1394نظر دهید »

1 3

جستجو
حدیث
دوست قرآنی" href="http:/doostqurani.ir/">دوست قرآنی
دانشنامه مهدویت
مهدویت امام زمان (عج)
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
اوقات شرعی




آمار
  • امروز: 388
  • دیروز: 258
  • 7 روز قبل: 757
  • 1 ماه قبل: 6586
  • کل بازدیدها: 194573
موس
موتور جستجوی امین