« رعایت اصول فرهنگی و اجتماعی در خرید نوشت افزارجوان ثروتمند »

✍️شخصی گوید: من در مکه بین صفا و مروه بودم که مردى را مشاهده کردم که سوار بر استرى شده و اطراف وى را غلامانى گرفته اند و مردم را کنار مى زنند تا او حرکت کند.
?پس از مدتى که به بغداد رفتم ، روزى بر روى پلى حرکت مى کردم چشمم به مردى افتاد که لباس هاى کهنه پوشیده و پابرهنه است .
?خوب به او نگاه کردم و در چهره اش خیره شدم و به فکر فرو رفتم که این مرد را در کجا دیده ام ؟!

آن مرد گفت : چرا این گونه به من نگاه مى کنى ؟!

گفتم : تو را شبیه مردى دیدم که او را در مکه مشاهده کردم و شروع کردم صفات او را ذکر کردم .

گفت : من همان مرد هستم .

گفتم : چرا خداوند با تو این چنین کرد؟
?گفت : من در جایى که همه مردم در آن (مکه ) تواضع مى کنند تکبر کردم خداوند هم مرا در جایى (جامعه ) که همه براى خود رفعت و شأنى دارند، ذلیل کرد.

nejatazgonah@

کلیدواژه ها: تکبر, خصلت ابلیس, داستان

موضوعات: داستان
   یکشنبه 18 شهریور 1397


فرم در حال بارگذاری ...

جستجو
حدیث
دوست قرآنی" href="http:/doostqurani.ir/">دوست قرآنی
دانشنامه مهدویت
مهدویت امام زمان (عج)
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
اوقات شرعی




آمار
  • امروز: 153
  • دیروز: 258
  • 7 روز قبل: 757
  • 1 ماه قبل: 6586
  • کل بازدیدها: 194573
موس
موتور جستجوی امین