✅ تعامل با دانشجویان دیگر، از خانواده و فرهنگهای متفاوت با داستان، دغدغه و رشتههای متنوع که باید چندسالی را با آنها زندگی کنی و خواسته یا ناخواسته بسیاری از بخشهای زندگیات را با آنها شریک شوی.
? از دور که نگاه کنی، شاید همهچیز خیلی آسان یا خیلی سخت به نظر برسد. برای آنها که شخصیت برونگرایی دارند و زندگی در خوابگاه را یک خوشگذرانی دسته جمعی میدانند که حسابی از آن انرژی میگیرند، خیلی آسان و برای درونگراهای تنهایی طلب که انرژیشان را از خلوت کسب میکنند، خیلی سخت است. اما نگاه واقعبینانه میگوید که زندگی خوابگاهی نه خیلی سخت است نه خیلی آسان. جزء هر کدام از این گروهها که باشید، نیاز به آموختن مهارتهایی برای گذران بهتر زندگی خوابگاهی دارید و البته ناگفته پیداست که «گذر زمان» و «کسب تجربه» بسیاری از گرههای ذهنی و مشکلات را رفع خواهد کرد.
? صفر تا صد زندگی در خوابگاه با خودتان است. از مدیریت زمان و مدیریت مالی گرفته تا وضع تغذیه و رسیدگی به روح و روانتان و صد البته درس خواندن. بنا را بر این نگذارید که افراد جدید مثل خانوادهتان شما را میشناسند و رعایتتان را میکنند. دربارهی حساسیتها و حد و حدود حریمخصوصیتان برای هماتاقیها توضیح دهید. به طور مثال بگویید که هرگز علاقه ندارید زمانی که شما نیستید کسی از لپتاپتان استفاده کند یا اینکه عادت به شب نشینی ندارید و حتی شب امتحان هم حاضر به بیدار ماندن نیستید. همانقدر که توقع دارید دیگران شما را بشنوند و رعایت حالتان را بکنند، شما هم وظیفه دارید به هم اندازه به حریم دوستان و هماتاقی ها احترام بگذارید.
? سعی كنید هرگز در زندگی خوابگاهی در مقابل بقیه گارد نگیرید. هماتاقیهای شما هم کسانی هستند مثل خودتان که نیاز به درک شدن و حمایت دارند. هرچقدر محبت و حمایت بیشتری به آنها بدهید، اوضاع بهتر پیش میرود.
? زندگی جمعی نباید شما را از برنامههای شخصیتان عقب بیندازد. آنقدر غرق در گشت و گذار و گپ و گفت و دورهمی در خوابگاه، نشوید که از هدف اصلیتان دور بمانید. خودتان باشید و «نه گفتن» را فراموش نکنید.
? مسئله مهم دیگر نظافت اتاق است. درباره نوع نظافت اتاق و رسیدگی به بخشهای مختلف آن برنامهریزی و تقسیم کار کنید و به آن پایبند باشید.
? تعامل با مسئولان خوابگاه نیز مسئله بسیار مهمی است. قوانین خوابگاه را رعایت کنید تا مجبور نباشید مدام با آنها یکی به دو کنید. این کار باعث حفظ آرامش خودتان و دیگران میشود.
❣️ Khamenei_Reyhaneh@
?دکتر وقتی بالای سر بیمار میآید، نمیگوید: خاک بر سرت کند. بدبخت، ذلیل، بابا بیمار است، مسخرهاش نکن. بیماریاش را دوا کن. به بیمار توهین نکنید. به خلافکار هم، خلافکار را توبیخ نکن. رفتی کفتر پرانی میکنی؟ خاک بر سرت کنند، در پشت بام کفتر پرانی میکنی؟! ببین آن عشقی که در سر او است، در سر تو هم باشد تو هم میروی پشت بام. بیمار را ملامت نکنید. گناهکار را ملامت نکنید.
? قرآن یک آیه دارد میگوید: «قالَ إِنِّی لِعَمَلِکُمْ مِنَ الْقالینَ» (شعرا/۱۶۸) من با خودت خوب هستم، عملت خوب نیست. حدیث داریم خداوند آدمهایی را دوست دارد، عمل آنها را دوست ندارد. میگوید: این بندهی خوب من است. منتهی حالا این کلمه را نباید بگوید، این حرف را نباید بزند. این غذا را نباید بخورد. من این را دوست دارم. حدیث داریم. که خدا میگوید: من افرادی را دوست دارم. کارش خراب است ولی خودش آدم خوبی است. مثل اینکه یک خانهی خرابی است، ولی خوب لوسترش خوب است، قالیاش خوب است. چیزهای در خانه خوب است، حالا خشتهایش پوسیده است. یا به عکس! خانه سالم است، حالا مثلاً این کثیف است.
?درس هایی از قرآن حاج آقا قرائتی
nejatazgonah@
?یک کلمهای که مرد به خانمش میگوید، یا خانم به مرد میگوید در خانه، که این کلمه زشت است، بچه یاد میگیرد. بچه نگاه میکند و دید مامان به بابا چه گفت. بابا به مامان چه گفت. حرف نزن، خوب این تشر را بچه یاد میگیرد. واگیردار است. این هم فردا در خانهی شوهرش میگوید: حرف نزن! گاهی بیماری واگیر است. در محیط بیماری نرویم. مثلاً گاهی میگویند: آقا اصلاً با این لباس نمیتوانی در فلان اتاق بیمارستان بروی. این دختر برود خانهی دختر عمویش و برگردد طور دیگری میشود. این خانم برود خانهی برادرش و برگردد واگیر می کند. بعد میآید میگوید: این چه زندگی است؟ شوهر خواهر من ماشین خریده، شوهر خواهر من خانه خریده. شوهر خواهرم… هی شوهر خواهرش را میزند در کلهی شوهرش! بعضی وقتها بیماری واگیر دارد. باید از محیط بیماری دور شویم. از محیط بیماری دور شوید. میدانی که اگر با این رفیق شوی، این تو را آلوده میکند. دیگران هم آلوده کرده است.
?درس هایی از قرآن حاج آقا قرائتی
nejatazgonah@
? قرآن میفرماید: «إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ» (شعراء/۸۹) کسانی که با قلب سالم، با روح پاک، تکبر ندارند. وقتی به او میگویند: این عیب را داری، میگوید: چشم! نمیگوید: من این عیب را دارم؟ خودت این عیب را داری. ننهات این عیب را دارد. بابات این عیب را دارد. جد و آبادت! بابا… از چیزی نمیگذرد. لاستیک دوچرخه چون ضعیف است در یک دستانداز، تاب برمیدارد. لاستیک تراکتور از همه موجها رد میشود و تاب هم برنمیدارد. بعضیها روحشان بزرگ است، مثل لاستیک تراکتور. بعضیها روحشان کوچک است، مثل لاستیک دوچرخه! این سعه صدر، حالا فحش داده، خلاص! ماه رمضان، مگر ماه عفو 3خدا نیست؟ اگر خدا میلیون میلیون میبخشد، حالا من هم تک تک ببخشم.
?نکاتی که هست:
1️⃣ بیماری را سبک نشماریم.
نگوییم: حالا شوخی کردیم. ببین شوخی کردی ولی آبروی یک کسی رفت. چه بگویی، شوخی کردم و چه بگویی جدی کردم، با این شوخی طرف خراب شد. مثل اینکه من یک طلا بردارم، مثلاً یک سیخ طلایی، در چشم کسی بزنم. بگوید: آخ کور شدم. بگویم: طلا بود. حالا یا طلا بود، یا میخ بود. ما کور شدیم. نمیشود گفت: حالا طلا بود. چه طلا بود، چه میخ بود، کور شد! چه شوخی بود، چه جدی! آبروی طرف رفت. بیماری را سبک نشماریم.
?درس هایی از قرآن حاج آقا قرائتی
nejatazgonah@
بحث ما این است که گناه یک بیماری است. بیماری گناه با بیماری جسمی تفاوتهایی دارد؛ چون گاهی آدم گناه میکند، میگوید: طوری نیست. چیزی نیست. ببینید یک پشه که در اتاق میآید، میگوییم: چیزی نیست. اما اگر بگوییم: آقا این پشه نبود، مار بود. مار! حساس میشود. ما گاهی وقتها بیماریهای بدنی را بیماری میدانیم. بیماریهای روحی را بیماری نمیدانیم. چون بیماری نمیدانیم سراغ مداوایش هم نمیرویم.
?بیماری روحی، بدتر از بیماری جسمی
گناه بیماری است و گناهکار بیمار است.
?یک روایت داریم که میفرماید: «إِنَّ مِنَ الْبَلَاءِ الْفَاقَة» (بحارالانوار/ج۶۹/ص۵۳) بیپولی، یک بلا است. خیلی خوب، «وَ أَشَدُّ مِنْ ذَلِکَ مَرَضُ الْبَدَن» بدتر از بیپولی بیماری بدن است. «وَ أَشَدُّ مِنْ مَرَضِ الْبَدَنِ مَرَضُ الْقَلْبِ» بدتر از بیماری جسمی، بیماری قلبی است. بیپولی بد، بدتر از بیپولی بیماری، بدتر از بیماری، گناهکار شدن. «وَ إِنَّ مِنَ النِّعَمِ سَعَةَ الْمَال» نعمت، پول داشتن است. «وَ أَفْضَلُ مِنْ سَعَةِ الْمَالِ صِحَّةُ الْبَدَن» بهتر از پول داشتن، سلامتی است. «وَ أَفْضَلُ مِنْ صِحَّةِ الْبَدَنِ تَقْوَى الْقَلْب» بهتر از سلامتی تقوا است.
?پس یک منحنی رو به بالا و پایین هست. بیپولی، بدتر از آن، بیماری، بدتر از آن خلافکاری. از آن طرف سر بالا. سرمایه نعمت است. بالاتر از سرمایه، سلامتی جسم، بالاتر از سلامتی جسم، تقوا است.
?این آیه را حفظ کنید. «فی قُلُوبِهِمْ مَرَض» (بقره/۱۰) اینها مرض قلبی دارند. چه کسی ندارد؟ نمیتواند یک کسی را که ببخشد. حالا یک جسارتی کرده، او را ببخش. نمیتوانم او را ببخشم. حریف خودم نمیشوم. نمیتوانم، یعنی مثل لکی که به پارچه میافتد دیگر هرچه صابونش میزنی، پاک نمیشود. این بیماری است.
?درس هایی از قرآن حاج آقا قرائتی
nejatazgonah@
<< 1 ... 27 28 29 ...30 ...31 32 33 ...34 ...35 36 37 ... 205 >>