« رابطۀ سخن یک فرد و روح او | خیال می کنیم سر خدا را هم می شود کلاه گذاشت » |
برای کشتن یک زن نیازی نیست فریاد بزنی، ترکش کنی، رویاهایش را بدزدی یا به او خیانت کنی. برای کشتن یک زن کافی ست وقتی برای تو پیراهن گل گلی اش را می پوشد فراموش کنی بگویی: چه زیبا شده ای. آنگاه تکه ای از زیبایی زن می افتد، و کمی از قلبش می ریزد، و اگر فقط چند بار دیگر به همین راحتی از نگاه تو بیفتد تمام او میشکند. و یک روز صبح زنی را میبینی که روحش به مقصد جهنم تنهایی خانه ی تو را ترک کرده اما خودش مشغول چیدن میز صبحانه ی توست، و تو محکومی با جسد متحرک یک زن صبحانه بخوری.
آری ستایش کردن همدردت را بیاموز، خشونت علیه زنان همیشه یک چشم کبود و دندان شکسته و بینی خونی نیست. خشونت اضطرابیست که در جان زن است. که فکر میکند باید لاغرتر باشد، چاق تر باشد، زیباتر باشد، خوشحال تر باشد، سنگین تر باشد، خانه دارتر باشد، عاقلتر باشد… خشونت آن چیزی ست که زن نیست و فکر میکند باید باشد، خشونت آن نقابی ست که زن به صورتش می زند تا خودش نباشد، تا برای مرد کافی باشد…
فرم در حال بارگذاری ...