« رحم و مروت به ضعفادنیای دیجیتال در سال ۲۰۲۱ »

​✅ داستانک
? یکی از دوستانم یه قانون جالب برای خودش داشت. قانونش این بود که با وجود داشتن همسر، دو بچه  و زندگی مستقل و کار پرمسئولیت، ماهی یک شب باید خانه پدر و مادرش باشه. 

میگفت کارهای بچه ها رو انجام میدم و میرم.. خودم تنهایی.. مثل دوران بچگی و نوجوانی. چندین ساله این قانون رو دارم. هم خودم و هم همسرم.
میگفت خیلی وقتها کار خاصی نمیکنیم. پدرم تلوزیون نگاه میکنه و من کتاب میخوانم. مادرم تعریف میکنه و من گوش میدم. من حرف میزنم و مادر یا پدرم چرت میزنند و.. شب میخوابیم و صبح صبحانه ای میخورم و برمیگردم به زندگی.. 
دیروز توی پیجش یه عکس گذاشته بود و یه نوشته که متوجه شدم مادرش چند ماهی ست فوت شده اند. بهش پیام دادم که بابت درگذشت مادرت متاسفم و همیشه ماهی یک شبی که گفته بودی رو به خاطر دارم.. 

جوابی داده، تشکری کرده و نوشته که “مادرم توی خاطرات محدودش از اون شبها بعنوان بهترین ساعتهای سالها و ماههای گذشته اش یاد کرده.”

و اضافه کرده که “اگه راستش رو بخوای بیشتر از مادرم برای خودم خوشحالم که از این فرصت و شانس زندگیم نهایت استفاده رو برده ام." 
قوانین خوب رو دوست دارم…❤️?
masgedehazrateroghayeh@

کلیدواژه ها: داستان, قانون, پدر و مادر

موضوعات: داستان
   شنبه 11 فروردین 1397


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم